سناریو درخواستی
سناریو درخواستی
ادامه پارت قبل
.
جیهوپ: ای دختره چرا اینجوریه اَه. ازش خوشم نمیاد. ۳ ماه بعد. نمیدونم چرا هرشب از اتاقش صدای گریه میشنوم. راستش دلم براش میسوزه. ویو شب. دوباره صدای گریه میاد. بزار برم پیشش ببینم مشکلش چیه. تق تق(مثلا در زد) ات ات میتونم بیام تو؟ ات: بیا(بغض و گریه) در رو باز میکنه و میره تو چی شده. ات: نمیدونم چرا اینا هی هیت میدن مگه ما چیکار کردیم(گریه شدید) جیهوپ بغلش میکنه و میگه اشکال نداره همه چی درست میشه
.
جیمین: نمیدونم چرا از این دختره که تازه اومده کمپانی خوشم نمیاد. ایش.
۲ ماه بعد. نمیدونم چرا ولی خیلی مظلومه دوسش دارم. ویو صبح. با صدای گریه ی یه نفر از خواب بیدار شدم. یه کم دقت که کردم دیدم صدای اتس. داره از آشپزخونه میاد. دویدم و سریع رفتم آشپزخونه. جیمین: موچی کوچولوی من چرا داره گریه میکنه؟ ات: چون این هیترای بد همش به ما هیت میدن مگه ما چه گناهی کردیم آخه(گریه) جیمین اونا میخوان ما دیگه کار انجام ندیم و مردم مارو دوست نداشته باشن. ولی ما نمیزاریم این هیت های مسخره کاری انجام بدن ما پیروز میشیم.
.
تهیونگ: چند روز پیش یه عضو هشتم به کمپانی اضافه شد من ازش بدم میاد چون خیلی لاغر و بی فایده است. ۲ ماه بعد نمیدونم چرا ولی عاشقش شدم خیلی کوچولو و آسیب پذیره باید مراقبش باشم. ویو شب. دیدم صدای گریه میاد. رفتم دیدم ات تو اتاقش نشسته درم بازه و داره گریه میکنه رفتم پیشش و گفتم: چرا ات کوچولوی من داره گریه میکنه؟(با لحن کیوت) ات: چون این هیترای کثافت دارن به مردم میگن که اینا رو دوست نداشته باشید. آخه به شما چه(گریه) تهیونگ بغلش میکنه و میگه ولشون کن اونا چشم دیدن موفقیت های ما رو ندارن.
.
جونگکوک:(این بچم اصلت تو مرامش نیست از کسی بدش بیاد) ویو شب من عاشق اتم و دوسش دارم از شیرموزامم بیشتر دوسش دارم. که دیدم صدای گریه داره میاد سریع به سمت صدا رفتم و دیدم ات داره گریه میکنه تا منو دید سریع پرید بغلم و همینجوری گریه میکرد بهش گفتم: اگه کریه نکنی از شیرموزام بهت میدم ات: باشه(بغض)
و همو بغل کردن.
ببخشید بد شد
ادامه پارت قبل
.
جیهوپ: ای دختره چرا اینجوریه اَه. ازش خوشم نمیاد. ۳ ماه بعد. نمیدونم چرا هرشب از اتاقش صدای گریه میشنوم. راستش دلم براش میسوزه. ویو شب. دوباره صدای گریه میاد. بزار برم پیشش ببینم مشکلش چیه. تق تق(مثلا در زد) ات ات میتونم بیام تو؟ ات: بیا(بغض و گریه) در رو باز میکنه و میره تو چی شده. ات: نمیدونم چرا اینا هی هیت میدن مگه ما چیکار کردیم(گریه شدید) جیهوپ بغلش میکنه و میگه اشکال نداره همه چی درست میشه
.
جیمین: نمیدونم چرا از این دختره که تازه اومده کمپانی خوشم نمیاد. ایش.
۲ ماه بعد. نمیدونم چرا ولی خیلی مظلومه دوسش دارم. ویو صبح. با صدای گریه ی یه نفر از خواب بیدار شدم. یه کم دقت که کردم دیدم صدای اتس. داره از آشپزخونه میاد. دویدم و سریع رفتم آشپزخونه. جیمین: موچی کوچولوی من چرا داره گریه میکنه؟ ات: چون این هیترای بد همش به ما هیت میدن مگه ما چه گناهی کردیم آخه(گریه) جیمین اونا میخوان ما دیگه کار انجام ندیم و مردم مارو دوست نداشته باشن. ولی ما نمیزاریم این هیت های مسخره کاری انجام بدن ما پیروز میشیم.
.
تهیونگ: چند روز پیش یه عضو هشتم به کمپانی اضافه شد من ازش بدم میاد چون خیلی لاغر و بی فایده است. ۲ ماه بعد نمیدونم چرا ولی عاشقش شدم خیلی کوچولو و آسیب پذیره باید مراقبش باشم. ویو شب. دیدم صدای گریه میاد. رفتم دیدم ات تو اتاقش نشسته درم بازه و داره گریه میکنه رفتم پیشش و گفتم: چرا ات کوچولوی من داره گریه میکنه؟(با لحن کیوت) ات: چون این هیترای کثافت دارن به مردم میگن که اینا رو دوست نداشته باشید. آخه به شما چه(گریه) تهیونگ بغلش میکنه و میگه ولشون کن اونا چشم دیدن موفقیت های ما رو ندارن.
.
جونگکوک:(این بچم اصلت تو مرامش نیست از کسی بدش بیاد) ویو شب من عاشق اتم و دوسش دارم از شیرموزامم بیشتر دوسش دارم. که دیدم صدای گریه داره میاد سریع به سمت صدا رفتم و دیدم ات داره گریه میکنه تا منو دید سریع پرید بغلم و همینجوری گریه میکرد بهش گفتم: اگه کریه نکنی از شیرموزام بهت میدم ات: باشه(بغض)
و همو بغل کردن.
ببخشید بد شد
۶.۷k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.