پارت هیفده

پارت هیفده
نامحون. نباید ا.ت رو از دست میدادم اون ادم با استعدادی بود منم به همچین ادمی برای بالا رفتن نیاز دارم
نامجون. ا.ت رسیدیم پیاده شو
ا.ت. چشم رییس
ادمین ویو.
اون شب نامجون برای خودشو اوت به شام خوشمزه درست کرد باهم خوردن همچی خیلی خوب بود مشکلی نبود
نامجون. ا.ت پاشو بیا اینجا
ا.ت. بله قربان
نامجون. این اتاق برای تو ببین توی اون کمد همه وسایلو بزار یه لباس راحتم بپوش انقد رسمی نباش
ا.ت. مرسی قربان
جین . نامجونننننننننننننناااااا نامجونننننننننننننناااااا
نامجون. این باز اومد ای ایشش
ا.ت. خنده ریز
نامجون. چته تو باز
جین بابا سی بار صدات زدم تو.....(با دیدن ا.ت که لباس خونکی تنش بود شکه شد )
نامجون. عا یادم رفت بگم خونه ا.ت دوار مشکل شده برای همین یه چند روز پیش من میمونه
جین. اووو نه بایا از کی انقد مهربون شدی تو
ا.ت. اوپا چند روز پیش دزد به خودم زده برای همین ریسس اجازه دادن چند روز پیششون باشم
جین اووو انگار داداش عزیزم مهربون تر از قبللل شده میدونی اخه از این کارا نمیکرد
نامحون. حرف نزنی نمیگن لالی بخدا


امروز تا بیدارم پارت میزارممممممممم