سناریو
سناریو
وقتی ما به زور با اعضا ازدواج کردیم و اونا بهمون اعتراف میکنن
نامی:اهم خب ا.ت من من دوست دارم(آخرشو تند میگه و سرشو اونوری میکنه)
جین:خب راستش من هندسام میخوام یه اعترافی کنم
ا.ت: بگو
جین:دوست دارم
شوگا:ا.ت من عاشقتم
ا.ت:شوخی میکنی؟
شوگا:آره
ا.ت:هووف
شوگا:هه فک کردی جدی مییگم(با لبخند)
ا.ت:خب اره یهویی گفتی دوست دارم..
شوگا:(لبخندش میخوره و میگه)جمله دوممو گفتم!!
جیهوپ:برات اهنگ میخونه و توش میگه دوست دارم
جیمین:من من عاشقتم خب؟
ا.ت:چی؟
جیمین:وای چقد یهو گرم شد نه؟؟من میرم دستشویی و به این صورت جیم میشود
ته:واست یه نامه میفرسته و بعد ته جیم میشه
کوک:کوکم با هیونگاش قرار میزاره تا بازی جرعت و حقیقت بازی کنن و اونجا اعتراف میکنه
وقتی ما به زور با اعضا ازدواج کردیم و اونا بهمون اعتراف میکنن
نامی:اهم خب ا.ت من من دوست دارم(آخرشو تند میگه و سرشو اونوری میکنه)
جین:خب راستش من هندسام میخوام یه اعترافی کنم
ا.ت: بگو
جین:دوست دارم
شوگا:ا.ت من عاشقتم
ا.ت:شوخی میکنی؟
شوگا:آره
ا.ت:هووف
شوگا:هه فک کردی جدی مییگم(با لبخند)
ا.ت:خب اره یهویی گفتی دوست دارم..
شوگا:(لبخندش میخوره و میگه)جمله دوممو گفتم!!
جیهوپ:برات اهنگ میخونه و توش میگه دوست دارم
جیمین:من من عاشقتم خب؟
ا.ت:چی؟
جیمین:وای چقد یهو گرم شد نه؟؟من میرم دستشویی و به این صورت جیم میشود
ته:واست یه نامه میفرسته و بعد ته جیم میشه
کوک:کوکم با هیونگاش قرار میزاره تا بازی جرعت و حقیقت بازی کنن و اونجا اعتراف میکنه
۳.۰k
۰۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.