هنوزم دوست دارم
هنوزم دوست دارم
پارت ۲
که یکهو ا/ت به کوک میگه :امم......میخای بیای بالا
کوک میگه:خوب نیست اگه بیام بالا مردم چی فکر میکنن
ا/ت میگه:ههح نکه حرف مردم برات خیلی مهمه تو همونی بودی که میگفتی حرف مردم و بزار تو حلقشون بمونه؟؟(با نیشخند)
کوک: یه لبخند ریز میزنه و میگه:خب چرا باید قبول کنم؟؟
ا/ت میگه:
۱ چون هوا سرده
۲ داره بارون میاد
۳ برای تشکر ازت که منو رسوندی
کوک:نمیترسی کاریت کنم؟؟
ا/ت: تو فقط با من مثل ادم رفتار کن من دیگه از هیچی نمیترسم
کوک:پیاده شو
ا/ت : میای تو؟؟
کوک:خب پیاده شو تا بیام
ا/ت:(الان تو کونش عروسیه😁
میرن بالا
کوک یه نگاهی به دورو بر میندازه و میگه:تو این چند سالی که نبودی خوب پیشرفت کردی
ا/ت :عوم اره پیشرفتم بد نبوده......راستی مگه نگفتی منو یادت نمیاد
کوک:اممم......خ....خب یکهو یادم اومد
بعو تو دلش میگه هنوزم هواسش جمعه
ا/ت میره تو اشپز خونه که یچیزی بیاره تا بخورن که یکهو پاش لیز میخوره و میوفته .....
ا/ت:اخخ
کوک میگه چیشد و میدوه به سمت اشپزخونه
ا/ت هیچی فک کنم دستم اسیب دید
کوک که به دست ا/ت نگاه میکنه میبینه داره خون میاد
کوک ا/ت و بلند میکنه و میره روی مبل مینشونتش که ا/ت بهش میگه ؛میشه بری جعبه دارو هارو از بالای کابینت برام بیاری؟؟
کوک:اره
ومیره و میاره کوک که داره دست ا/ت و ضد عفونی میکنه ا/ت یه جیغ بلند میکشه و میگه:وای خیلی درد داره(با بغض)
کوک برای اینکه ا/ت کمتر دردش بیاد به ا/ت میگه میخای دستمو گاز بگیر
ا/ت : خب اونجوری خودت دردت میاد
کوک :ن
ا/ت بازوی کوک رو گاز میگیره و کوک هیچ ریکشنی نشون نمیده
ا/ت : مطمعنی دردت نیومد
کوک:اره
پانسمان ا/ت تموم میشه
کوک میگه :خب دیگه من برم
ا/ت میگه : نخیر تازه اومدی باید از خجالتت درام
کوک میخنده میگه: عه
ا/ت :اره
کوک میشینه روی مبل و ا/ت میره از توی یخچال مشروب بیاره
وقتی مشروبارو میاره کوک میگه:واقعا عقل تو کلت هست؟
ا/ت میگه:چرا؟
کوک:میفهمی یه جنس مخلف توی خونته بهد میخای مست کنی
ا/ت :اممممم......خب تورو میشناسم نگران نیستم
کوک:واقعا هنوز تغییر نکردی عقل تو کلت نیست
ا/ت:حالا یه باره دیگه پایه باش
کوکحرفی نمیزنه و ا/ت میاد میشینه کنار کوک ا/ت در مشروبشو وا میکنه و میگه: امشبو جشن میگیریم بخاطر اینکه من بالاخره برگشتم
کوک :(این بچه فقط بلده نیشخند بزنه )ولی ایندفعه میره تو فکر و یاد خاطره هاشون میوفته.....
که کوکم در مشروبشو باز میکنه
هردوشون انقدر میخورن تا مست شن...
بعد ا/ت روشو به کوک میکنه و میگه:..............
منتظر پارت بعدی باشین ♡
بوس بهتون 🍇🍨
پارت ۲
که یکهو ا/ت به کوک میگه :امم......میخای بیای بالا
کوک میگه:خوب نیست اگه بیام بالا مردم چی فکر میکنن
ا/ت میگه:ههح نکه حرف مردم برات خیلی مهمه تو همونی بودی که میگفتی حرف مردم و بزار تو حلقشون بمونه؟؟(با نیشخند)
کوک: یه لبخند ریز میزنه و میگه:خب چرا باید قبول کنم؟؟
ا/ت میگه:
۱ چون هوا سرده
۲ داره بارون میاد
۳ برای تشکر ازت که منو رسوندی
کوک:نمیترسی کاریت کنم؟؟
ا/ت: تو فقط با من مثل ادم رفتار کن من دیگه از هیچی نمیترسم
کوک:پیاده شو
ا/ت : میای تو؟؟
کوک:خب پیاده شو تا بیام
ا/ت:(الان تو کونش عروسیه😁
میرن بالا
کوک یه نگاهی به دورو بر میندازه و میگه:تو این چند سالی که نبودی خوب پیشرفت کردی
ا/ت :عوم اره پیشرفتم بد نبوده......راستی مگه نگفتی منو یادت نمیاد
کوک:اممم......خ....خب یکهو یادم اومد
بعو تو دلش میگه هنوزم هواسش جمعه
ا/ت میره تو اشپز خونه که یچیزی بیاره تا بخورن که یکهو پاش لیز میخوره و میوفته .....
ا/ت:اخخ
کوک میگه چیشد و میدوه به سمت اشپزخونه
ا/ت هیچی فک کنم دستم اسیب دید
کوک که به دست ا/ت نگاه میکنه میبینه داره خون میاد
کوک ا/ت و بلند میکنه و میره روی مبل مینشونتش که ا/ت بهش میگه ؛میشه بری جعبه دارو هارو از بالای کابینت برام بیاری؟؟
کوک:اره
ومیره و میاره کوک که داره دست ا/ت و ضد عفونی میکنه ا/ت یه جیغ بلند میکشه و میگه:وای خیلی درد داره(با بغض)
کوک برای اینکه ا/ت کمتر دردش بیاد به ا/ت میگه میخای دستمو گاز بگیر
ا/ت : خب اونجوری خودت دردت میاد
کوک :ن
ا/ت بازوی کوک رو گاز میگیره و کوک هیچ ریکشنی نشون نمیده
ا/ت : مطمعنی دردت نیومد
کوک:اره
پانسمان ا/ت تموم میشه
کوک میگه :خب دیگه من برم
ا/ت میگه : نخیر تازه اومدی باید از خجالتت درام
کوک میخنده میگه: عه
ا/ت :اره
کوک میشینه روی مبل و ا/ت میره از توی یخچال مشروب بیاره
وقتی مشروبارو میاره کوک میگه:واقعا عقل تو کلت هست؟
ا/ت میگه:چرا؟
کوک:میفهمی یه جنس مخلف توی خونته بهد میخای مست کنی
ا/ت :اممممم......خب تورو میشناسم نگران نیستم
کوک:واقعا هنوز تغییر نکردی عقل تو کلت نیست
ا/ت:حالا یه باره دیگه پایه باش
کوکحرفی نمیزنه و ا/ت میاد میشینه کنار کوک ا/ت در مشروبشو وا میکنه و میگه: امشبو جشن میگیریم بخاطر اینکه من بالاخره برگشتم
کوک :(این بچه فقط بلده نیشخند بزنه )ولی ایندفعه میره تو فکر و یاد خاطره هاشون میوفته.....
که کوکم در مشروبشو باز میکنه
هردوشون انقدر میخورن تا مست شن...
بعد ا/ت روشو به کوک میکنه و میگه:..............
منتظر پارت بعدی باشین ♡
بوس بهتون 🍇🍨
۴.۰k
۲۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.