پارت پنج
°°°·°·..·°¯°·._.·._.·°¯°·.·° .·°
وقتی رسیدن
دو نفر دیگه هم اونجا بودن که میا یکیشون رو میشناخت
آکاشی هاروچیو
ولی...اون دختره کیه؟
دختر اومد به میا دست داد و یه لبخند بزرگ زد و با انرژی گفت: "سلام من کاواراگی سنجو هستم!"
میا با دیدن سنجو سرخ شد:"س..سلام...م_من سانو ساتورو هستم....بهم میگن میا..."
مایکی پوزخندی زد:" اووو نگاه کی سرخ شده و لکنت گرفتههه"
باجی و مایکی و هاروچیو خندیدن
میا بیشتر سرخ شد
باید عصبانی میشد ولی الان تمام تمرکزش فقط رو سنجو بود
تاکئومی و شینیچیرو با نگاه وادفاکی به میا نگاه کردن
میا هنوز دست سنجو رو گرفته بود*
میا با دیدن دست سنجو تو دستش سرخ شد و سریع ولش کرد
میا به پایین نگاه کرد: "ببخشید...."
سنجو یکم سرخ شد و موهای میا رو بهم ریخت: "اشکال نداره، هی تو بستنی دوست داری؟"
میا سرش رو بالا اورد:" اوهوم.."
سنجو یه بستنی شکلاتی از کیسه تو دستش بیرون اورد و به میا داد
میا به بستنی نگاه کرد و آروم زمزمه کرد: "ممنون.."
سنجو لبخندی زد و گفت:" خواهش، من عاشق بستنی هستم^^"
میا به ارومی لبخند زد:" هوم خوبه..."
[ادامه دارد...]
#shinichiro
#anime
#tokyo_revegers
#sano_shinichiro
#shinichiro_sano
#wakasa
#imaushi_wakasa
#mikey
#sano_manjiro
#manjiro
#black_dragon
#toman
#tokyo_manjiro
#tokyo
#شینیچیرو
#سانو_شینیچیرو
#شینیچیرو_سانو
#توکیو_ریونجرز
#توکیو
#مایکی
#مانجیرو
#واکاسا
#انیمه
#anime
°°°·°·..·°¯°·._.·._.·°¯°·.·° .·°
وقتی رسیدن
دو نفر دیگه هم اونجا بودن که میا یکیشون رو میشناخت
آکاشی هاروچیو
ولی...اون دختره کیه؟
دختر اومد به میا دست داد و یه لبخند بزرگ زد و با انرژی گفت: "سلام من کاواراگی سنجو هستم!"
میا با دیدن سنجو سرخ شد:"س..سلام...م_من سانو ساتورو هستم....بهم میگن میا..."
مایکی پوزخندی زد:" اووو نگاه کی سرخ شده و لکنت گرفتههه"
باجی و مایکی و هاروچیو خندیدن
میا بیشتر سرخ شد
باید عصبانی میشد ولی الان تمام تمرکزش فقط رو سنجو بود
تاکئومی و شینیچیرو با نگاه وادفاکی به میا نگاه کردن
میا هنوز دست سنجو رو گرفته بود*
میا با دیدن دست سنجو تو دستش سرخ شد و سریع ولش کرد
میا به پایین نگاه کرد: "ببخشید...."
سنجو یکم سرخ شد و موهای میا رو بهم ریخت: "اشکال نداره، هی تو بستنی دوست داری؟"
میا سرش رو بالا اورد:" اوهوم.."
سنجو یه بستنی شکلاتی از کیسه تو دستش بیرون اورد و به میا داد
میا به بستنی نگاه کرد و آروم زمزمه کرد: "ممنون.."
سنجو لبخندی زد و گفت:" خواهش، من عاشق بستنی هستم^^"
میا به ارومی لبخند زد:" هوم خوبه..."
[ادامه دارد...]
#shinichiro
#anime
#tokyo_revegers
#sano_shinichiro
#shinichiro_sano
#wakasa
#imaushi_wakasa
#mikey
#sano_manjiro
#manjiro
#black_dragon
#toman
#tokyo_manjiro
#tokyo
#شینیچیرو
#سانو_شینیچیرو
#شینیچیرو_سانو
#توکیو_ریونجرز
#توکیو
#مایکی
#مانجیرو
#واکاسا
#انیمه
#anime
۲.۴k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.