ما:𝚆𝚎
همچنان هایونگ ویو:
بعد از اینکه چمدونامونو برداشتیم رفتیم یه تاکسی گرفتیم و لیا آدرس خونه هرو داد.
اونقد خسته بودم که کم مونده بود خوابم ببره ولی سوجین نمیزاشت و همش نیشگونم میگرف.
این راننده تاکسیه هم از تو آیینه همش به ما نگاه میکرد و لبخند میزد.دلم میخواست همین الان چشاشو با نخ سوزن بدوزم.
باخره رسیدیم خونه.قشنگ معلوم بود که تو بالاشهریم.چون اونجا پر از خونه های خوشگل و گرون قیمت و ماشین های گرون بود.تازه ما خودمون هم پولدار بودیم و به خاطر همین خونمون تو بالاشهر بود.
لیا رمز درو زد و در باز شد.
رفتیم تو خونه.خونه دو طبقه بود
اتاقامون هم طبقه ی دوم بود
بعد از کلی ذوق مرگ شدن و عوض کردن لباس و جابه جا کردن وسایلا، هممون یه جا ولو شدیم و گرفتیم خوابیدیم.....
(یه ساعت بعد)
رفتم تو اتاقم تا آماده بشم بریم رستوران.
قرار گذاشته بودیم همون باهم بنفش ست کنیم.
پس رفتم سمت کمدمو یه شلوار سفید با یه هودی اورسایز برداشتم پوشیدم.
حالا نوبت میکاپ بود.
یکم کرم زدم.بعد به خط چشم ساده کشیدمو یکم ریمل زدم.یکم بالم لب صورتی زدم.موهامو شونه کردم و چتریامو ریختم رو صورتم.یه گردنبند پروانه ای نقره با ساعت سفید بستم.آل استارای بنفشمو پوشیدم و با یه ادکلن کارمو تموم کردم.
از اتاق رفتم بیرون و رو مبل نشستم که هایلی اومد.
شلوار جین دودی با یه تیشرت سفید که روش یه سری طرح داشت با کت تک جین بنفش پوشیده بود.یکم میکاپ کرده بود و چند تا اکسسوری هم استفاده کرده بود.
اومد پیش من نشست که سوجین از اتاق اومد بیرون.
شلوار بگ جین دودی با یه بلوز بنفش که آستیناش گشاد بود با آل استارای سیاه پوشیده بود و موهاشو گوجه ای بسته بود و چند تا تار موشو باز گذاشته بود.چند تا انگشتر تو دست راستش انداخته بود و یه دستبند هم تو همون دستش بسته بود.خط چشم گربه ای کشیده بود و رژ صورتی زدده بود که خیلی جذابش میکرد.
اومد رو مبل تک نفره نشست.یکم منتظر موندیم که لیا هم اومد.
شلوار سفید با بلوز مشکی که یقش چین داشت با کت تک لی یاسی پوشیده بود که دکمه ی سر آستینشو باز گذاشته بود و موهاشو بسته بود.خط چشم فانتزی کشیده بود و رژ بنفش صورتی زده بود.
هممون از جامون پاشدیم و رفتیم سوار ماشین جدیدمون که بابای سوجین برامون خریده بود، شدیم.
من پشت فرمون نشستم و لیا هم رو صندلی شاگرد.هایلی و سوجین هم پشت نشستن.ماشینو روشن کردم و آهنگ Azimov prologue گذاشتم.پیش به سوی رستورااااااننن.
(رستوران)
یه جای دنج پیدا کردیم و نشستیم.رستورانش فست فودی بود و قشنگ معلوم بود که برا مایه داراس.
یکم گذشت که یه گارسون اومد و ما سفارشامونو گفتیم.
و اولین روز زندگی مستقلیمون هم با خوبی و خوشی گذشت:)
......................................
نمای داخلی خونه رو تو پستای قبلی گذاشتم.
عکس استایلشون با نمای بیرونی خونه رو با فیلم ماشینشون و آهنگی که هایونگ تو ماشین گذاشته بود و تو پست بعدی میزارم:)
راستی لطفا حمایت کنین و نظرتونو بگین🖤🪄
بعد از اینکه چمدونامونو برداشتیم رفتیم یه تاکسی گرفتیم و لیا آدرس خونه هرو داد.
اونقد خسته بودم که کم مونده بود خوابم ببره ولی سوجین نمیزاشت و همش نیشگونم میگرف.
این راننده تاکسیه هم از تو آیینه همش به ما نگاه میکرد و لبخند میزد.دلم میخواست همین الان چشاشو با نخ سوزن بدوزم.
باخره رسیدیم خونه.قشنگ معلوم بود که تو بالاشهریم.چون اونجا پر از خونه های خوشگل و گرون قیمت و ماشین های گرون بود.تازه ما خودمون هم پولدار بودیم و به خاطر همین خونمون تو بالاشهر بود.
لیا رمز درو زد و در باز شد.
رفتیم تو خونه.خونه دو طبقه بود
اتاقامون هم طبقه ی دوم بود
بعد از کلی ذوق مرگ شدن و عوض کردن لباس و جابه جا کردن وسایلا، هممون یه جا ولو شدیم و گرفتیم خوابیدیم.....
(یه ساعت بعد)
رفتم تو اتاقم تا آماده بشم بریم رستوران.
قرار گذاشته بودیم همون باهم بنفش ست کنیم.
پس رفتم سمت کمدمو یه شلوار سفید با یه هودی اورسایز برداشتم پوشیدم.
حالا نوبت میکاپ بود.
یکم کرم زدم.بعد به خط چشم ساده کشیدمو یکم ریمل زدم.یکم بالم لب صورتی زدم.موهامو شونه کردم و چتریامو ریختم رو صورتم.یه گردنبند پروانه ای نقره با ساعت سفید بستم.آل استارای بنفشمو پوشیدم و با یه ادکلن کارمو تموم کردم.
از اتاق رفتم بیرون و رو مبل نشستم که هایلی اومد.
شلوار جین دودی با یه تیشرت سفید که روش یه سری طرح داشت با کت تک جین بنفش پوشیده بود.یکم میکاپ کرده بود و چند تا اکسسوری هم استفاده کرده بود.
اومد پیش من نشست که سوجین از اتاق اومد بیرون.
شلوار بگ جین دودی با یه بلوز بنفش که آستیناش گشاد بود با آل استارای سیاه پوشیده بود و موهاشو گوجه ای بسته بود و چند تا تار موشو باز گذاشته بود.چند تا انگشتر تو دست راستش انداخته بود و یه دستبند هم تو همون دستش بسته بود.خط چشم گربه ای کشیده بود و رژ صورتی زدده بود که خیلی جذابش میکرد.
اومد رو مبل تک نفره نشست.یکم منتظر موندیم که لیا هم اومد.
شلوار سفید با بلوز مشکی که یقش چین داشت با کت تک لی یاسی پوشیده بود که دکمه ی سر آستینشو باز گذاشته بود و موهاشو بسته بود.خط چشم فانتزی کشیده بود و رژ بنفش صورتی زده بود.
هممون از جامون پاشدیم و رفتیم سوار ماشین جدیدمون که بابای سوجین برامون خریده بود، شدیم.
من پشت فرمون نشستم و لیا هم رو صندلی شاگرد.هایلی و سوجین هم پشت نشستن.ماشینو روشن کردم و آهنگ Azimov prologue گذاشتم.پیش به سوی رستورااااااننن.
(رستوران)
یه جای دنج پیدا کردیم و نشستیم.رستورانش فست فودی بود و قشنگ معلوم بود که برا مایه داراس.
یکم گذشت که یه گارسون اومد و ما سفارشامونو گفتیم.
و اولین روز زندگی مستقلیمون هم با خوبی و خوشی گذشت:)
......................................
نمای داخلی خونه رو تو پستای قبلی گذاشتم.
عکس استایلشون با نمای بیرونی خونه رو با فیلم ماشینشون و آهنگی که هایونگ تو ماشین گذاشته بود و تو پست بعدی میزارم:)
راستی لطفا حمایت کنین و نظرتونو بگین🖤🪄
۱.۳k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳