تکپارتی از جونگکوک درخواستی
تکپارتی از جونگکوک # درخواستی
وقتی برای آرمی گل فرستاد
از زبان جونگکوک
امروز آرمی ها برای امضا صف کشیده بودن من و بقیه اعضا رفتیم روی صندلی نشستیم و آرمی ها شروع کردن به اومدن سر میز بعد که یکیشون رفت میز بغلی یه آرمی اومد سر میز من انگار خجالت میکشیدم یا نارا حت بوده عکسو امضا زدم و خاستم یکم باهاش صحبت کنم
[علامت جونگکوک _ علامت آرمی +]
_ خب اسمت چیه ؟
+خب من ا٫ت هستم
_ چه اسم قشنگی
+ ممنون
_از چیزی ناراحتی ؟
+نه
_ خیلی خب
+ میشه برم میز بغلی ؟
_ آره حتما
بعد که اون دختر رفت ناراحت شدم بعد یه دختر دیگه اومد که شروع کردیم به گرم شدن ولی دلم میخواست الان اون آرمی خوشحال باشه اصلا دوست نداشتم آرمی هام ناراحت باشند
بعد امضا دادن من و اعضا سوار ماشین شدیم تو راه اون دختره رو دیدم ولی چرا داشت گریه میکرد
اعضا رفتن خونه ولی من یادم بود که ا٫ت داشت کجا میرفت به اونجایی که رفت رفتم و دم در یه گل گذاشتم و زنگ خونه رو زدم و فرار کردم
از زبان ا٫ت
رفته بودم خونه خجالت میکشیدم وقتی اعضای بی تی اس رو میدیدم ولی چرا به جونگکوک نگفتم
که یهو انگار یکی زنگ خونه رو زد رفتم در رو باز کردم کسی نبود ولی پایین رو که نگاه کردم دیدم یه سبد گل رز خیلی قشنگه
که روش یه کاغذ بود اونو باز کردم نوشته بود
[سلام ا٫ت منم جونگکوک من میدونم که تو امروز خیلی ناراحت بودی من دوست ندارم که آرمی ها از چیزی ناراحت باشند پس توهم ناراحت نباش
از طرف جونگکوک]
وقتی اینو دیدم خیلی خوشحال شدم ولی پشت نامه یه چیزی نوشته بود
[ بخاطر گل فکر نکن عاشقت شدم فقط خواستم ناراحت نباشی 🤣]
از زبان جونگکوک
خب این دواز دهمین آرمی بود که از دلش در آوردم
تمام .............. ببخشید که دیر گذاشتم
وقتی برای آرمی گل فرستاد
از زبان جونگکوک
امروز آرمی ها برای امضا صف کشیده بودن من و بقیه اعضا رفتیم روی صندلی نشستیم و آرمی ها شروع کردن به اومدن سر میز بعد که یکیشون رفت میز بغلی یه آرمی اومد سر میز من انگار خجالت میکشیدم یا نارا حت بوده عکسو امضا زدم و خاستم یکم باهاش صحبت کنم
[علامت جونگکوک _ علامت آرمی +]
_ خب اسمت چیه ؟
+خب من ا٫ت هستم
_ چه اسم قشنگی
+ ممنون
_از چیزی ناراحتی ؟
+نه
_ خیلی خب
+ میشه برم میز بغلی ؟
_ آره حتما
بعد که اون دختر رفت ناراحت شدم بعد یه دختر دیگه اومد که شروع کردیم به گرم شدن ولی دلم میخواست الان اون آرمی خوشحال باشه اصلا دوست نداشتم آرمی هام ناراحت باشند
بعد امضا دادن من و اعضا سوار ماشین شدیم تو راه اون دختره رو دیدم ولی چرا داشت گریه میکرد
اعضا رفتن خونه ولی من یادم بود که ا٫ت داشت کجا میرفت به اونجایی که رفت رفتم و دم در یه گل گذاشتم و زنگ خونه رو زدم و فرار کردم
از زبان ا٫ت
رفته بودم خونه خجالت میکشیدم وقتی اعضای بی تی اس رو میدیدم ولی چرا به جونگکوک نگفتم
که یهو انگار یکی زنگ خونه رو زد رفتم در رو باز کردم کسی نبود ولی پایین رو که نگاه کردم دیدم یه سبد گل رز خیلی قشنگه
که روش یه کاغذ بود اونو باز کردم نوشته بود
[سلام ا٫ت منم جونگکوک من میدونم که تو امروز خیلی ناراحت بودی من دوست ندارم که آرمی ها از چیزی ناراحت باشند پس توهم ناراحت نباش
از طرف جونگکوک]
وقتی اینو دیدم خیلی خوشحال شدم ولی پشت نامه یه چیزی نوشته بود
[ بخاطر گل فکر نکن عاشقت شدم فقط خواستم ناراحت نباشی 🤣]
از زبان جونگکوک
خب این دواز دهمین آرمی بود که از دلش در آوردم
تمام .............. ببخشید که دیر گذاشتم
۴.۶k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.