☆قاتل من☆
☆قاتل من☆
♡پارت دوم♡
وارد مدرسه که شدم دیدم جیهون ورودی در کلاس وایساده من اونو ندیدم چون فکرم پیش تکلیف بود همینکه که داشتم راه میرفتم جیهون روبروی من وایساد و
جیهون: وای ا/ت خانم بدت نمیاد به منم یه زنگ بزنین
ا/ت: اها من چیزه سرم شلوغ بود
جیهون: عههه
(جیهون جذاب ترین پسر مدرسه بود)
میخواستم از زیرش در برم که سوجون رو دیدم(سوجون صمیمی ترین دوستشه)
بس یه ایده به سرم زد
ا/ت: وای سوجون خوبی داره منو صدا میکنه الان اومدم ببخشید جیهون من باید برم(با خنده)
جیهون: خب وایس..
ا/ت: بعدا میگی
زود به سمت سوجون رفتم سوجون دویید سمتم و پرید تو بغلم
سوجون: دلم برات تنگ شده بود بیا امروز بریم به یه کافه
ا/ت: منم همینطور هنوز نرسیده میگی بیا بریم بیرون
سوجون: اره
ا/ت: باشه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــپرش به ساعت 5ـــــــــــــــــــ
از ورودی در مدرسه که خارج شدیم سوجون گف
سوجون: ساعت ۷میبینمت دیر نکنی هاا
ا/ت: باشه حتما
سوار موتورم شدم و داشتم برمیگشتم خونه همینکه رسیدم به عمارت زنگو زدم و مامانم اومد باز کرد و گف
مامانم: ا/ت عزیزم بیا مهمون داریم بیا ببین کی اومده
همینکه این کلمه رو شنیدم کنجکاو شدم و رفتم تو
همینکه رفتم تو......
♡پارت دوم♡
وارد مدرسه که شدم دیدم جیهون ورودی در کلاس وایساده من اونو ندیدم چون فکرم پیش تکلیف بود همینکه که داشتم راه میرفتم جیهون روبروی من وایساد و
جیهون: وای ا/ت خانم بدت نمیاد به منم یه زنگ بزنین
ا/ت: اها من چیزه سرم شلوغ بود
جیهون: عههه
(جیهون جذاب ترین پسر مدرسه بود)
میخواستم از زیرش در برم که سوجون رو دیدم(سوجون صمیمی ترین دوستشه)
بس یه ایده به سرم زد
ا/ت: وای سوجون خوبی داره منو صدا میکنه الان اومدم ببخشید جیهون من باید برم(با خنده)
جیهون: خب وایس..
ا/ت: بعدا میگی
زود به سمت سوجون رفتم سوجون دویید سمتم و پرید تو بغلم
سوجون: دلم برات تنگ شده بود بیا امروز بریم به یه کافه
ا/ت: منم همینطور هنوز نرسیده میگی بیا بریم بیرون
سوجون: اره
ا/ت: باشه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــپرش به ساعت 5ـــــــــــــــــــ
از ورودی در مدرسه که خارج شدیم سوجون گف
سوجون: ساعت ۷میبینمت دیر نکنی هاا
ا/ت: باشه حتما
سوار موتورم شدم و داشتم برمیگشتم خونه همینکه رسیدم به عمارت زنگو زدم و مامانم اومد باز کرد و گف
مامانم: ا/ت عزیزم بیا مهمون داریم بیا ببین کی اومده
همینکه این کلمه رو شنیدم کنجکاو شدم و رفتم تو
همینکه رفتم تو......
۵.۹k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.