☆قاتل من☆
☆قاتل من☆
♡پارت نهم♡
ا/ت: باشه بابا اها زنگ میزنم به سوجون تا بریم بیرون
جیمین: ببخشید؟
ا/ت: نشنیدی مگه
جیمین: با اجازه کی؟
ا/ت: با اجازه خودم به تو ربطی نداره
جیمین: خیلی زبون درازی میکنی
ا/ت: من برم لباس بپوشم
جیمین از دستم گرف و منو نشوند رو پاهاش
جیمین: کجا؟
ا/ت: داری چیکار میکنی بزار پاشم
جیمین: نمی خوای یکم رو پاهای برادرت بشینی؟
ا/ت: لباس بپوشم میفهمی
ولم کرد و مت رفتم طبقه بالا اتاقم یه شلوار کارگو قهوه ای و یه بلوز قهوه ای کوتاه و یه بام ل. ب و کرم ساده زدم و از پله ها رفتم پایین
ویو جیمین
وقتی اومد محوش شدم خوشگل کی بودی؟ هعی ولی این غرور کوفتی نمیذاشت بهش اعتراف کنم
ویو ا/ت
ا/ت: من رفتم
جیمین: به تلفونام جواب بده هاا
ا/ت: باشه بابا
رفتم و سوار موتورم شدم و روندم تو راه سرعتم رو کم کردم و بهسوجون زنگ زدم
مکالمه ی ا/ت و سوجون
سوجون: الو ا/ت؟ خوبی؟ وای نگرانت شده بودم؟ شنیدم مامان و بابات فوت کردن تسلیت میگمـ
ا/ت: چیزیم نیس اره ممنون تو کجایی الان؟
سوجون با جیهون بیرونم چرا؟
ا/ت: جیهونم اونجاس؟ میخواستم بریم دور دور
سوجون: لوکیشن میفرستم بیا
ا/ت: اوکی
ــــــــــــــــــــپرش به نیم ساعتــ ــــــــــــــــــــــــــــ
رسیدم ولی انگار خونه ی جیهون بود اه نمیدونستم به هر حال رفتم داخل در رو زدم و جیهون در رو برام باز کرد
جیهون: چه خبر ا/ت بیا تو
♡پارت نهم♡
ا/ت: باشه بابا اها زنگ میزنم به سوجون تا بریم بیرون
جیمین: ببخشید؟
ا/ت: نشنیدی مگه
جیمین: با اجازه کی؟
ا/ت: با اجازه خودم به تو ربطی نداره
جیمین: خیلی زبون درازی میکنی
ا/ت: من برم لباس بپوشم
جیمین از دستم گرف و منو نشوند رو پاهاش
جیمین: کجا؟
ا/ت: داری چیکار میکنی بزار پاشم
جیمین: نمی خوای یکم رو پاهای برادرت بشینی؟
ا/ت: لباس بپوشم میفهمی
ولم کرد و مت رفتم طبقه بالا اتاقم یه شلوار کارگو قهوه ای و یه بلوز قهوه ای کوتاه و یه بام ل. ب و کرم ساده زدم و از پله ها رفتم پایین
ویو جیمین
وقتی اومد محوش شدم خوشگل کی بودی؟ هعی ولی این غرور کوفتی نمیذاشت بهش اعتراف کنم
ویو ا/ت
ا/ت: من رفتم
جیمین: به تلفونام جواب بده هاا
ا/ت: باشه بابا
رفتم و سوار موتورم شدم و روندم تو راه سرعتم رو کم کردم و بهسوجون زنگ زدم
مکالمه ی ا/ت و سوجون
سوجون: الو ا/ت؟ خوبی؟ وای نگرانت شده بودم؟ شنیدم مامان و بابات فوت کردن تسلیت میگمـ
ا/ت: چیزیم نیس اره ممنون تو کجایی الان؟
سوجون با جیهون بیرونم چرا؟
ا/ت: جیهونم اونجاس؟ میخواستم بریم دور دور
سوجون: لوکیشن میفرستم بیا
ا/ت: اوکی
ــــــــــــــــــــپرش به نیم ساعتــ ــــــــــــــــــــــــــــ
رسیدم ولی انگار خونه ی جیهون بود اه نمیدونستم به هر حال رفتم داخل در رو زدم و جیهون در رو برام باز کرد
جیهون: چه خبر ا/ت بیا تو
۱۰.۹k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.