تک پارتی
میسونگ یونگی دوتا عاشق بودن که حاضر میشدن برای هم جونشونو بدن سختی های زیادی کشیدن تا بهم برسن اما دنیا خیلی بی رحم یکی یونگی رو مجبور کرد از میسونگ جدا بشه یا به طور واضح تر بهش خیانت کنه اون مجبور بود باید اینکارو میکرد تا عشقش در امان باشه اما چه فایدهای میسونگ دچار سلطان مغز بود و به خاطر اینکه بدنش ضعیفه نمیتونست بیماری رو شکست بده اون دختر شادی که همیشه میخندید همه دلشون میخواست دختر کنارشون باشه تا حالشون خوبه ملوفین بقیه بود حالا شده دختری که ساکت ساکت چشماش هروز خیس بدنش بی جون صورتش بی روح اما دیگه چی میشه کرد دخترک مثل همیشه روی تخت بیمارستان به پنچره اتاقش خیره شده بود و تنها ی ارزو داشت آرزوش اینه بود که عشقشو ببینه دکترا بهش گفتن تا سه ماه دیگه بیشتر دووم نمیاره و از اون سه ماه فقط سه روز مونده بود میسونگ هر لحظه منتظر این بود که برای همیشه چشماشو ببند و برای همیشه بخواب میگن همیشه باید نمیه پر لیوانو نگاه کرد بالاخره به آرزوش رسید عشقش امد پیشش یونگی اما خیلی دیر خیلی دیر میسونگ فکر کرد دکترا آمدن اما یونگی رو تو چهارجوپ در دید
میسونگ:ت..تو(ضعیف)
یونگی:چرا بهم نگفتی؟چرا نگفتی حالت بده؟چرا نگفتی سلطان داری؟چرا؟(گریه)
میسونگ:میخواستم..بگ..م هم.ون..شب اما..نشد(ضعیف)
یونگی:لعنت به من که با تو این کارو کردم تو نباید از پیشم بری من برگشتم که پیشت باشم نباید بری(گریه داد)
میسونگ:قرار..نبود هیچوقت..گریه کنی..مگه نه؟الانم…اشکاتو پاک کن…نمیخوام آخرین بازی که میبینمت…اینجوری باشه(ضعیف)
یونگی:این حرف نزن لعنتی تو پیشم میمونی باید بمونی فهمیدی؟نرو التماست میکنم نرو
میسونگ:میشه برای…آخرین بار…بغلت کنم(ضعیفه)
یونگی:اره اره تو هرکاری بگی من میکنم فقط نرو(گریه)
پسر دخترک رو بغل کرد اما سرنوشت انقدر نامرد که دختر توی بغل معشوقش برای همیشه خوابید
The and
______
خودم مثل چی گریه کردم پس حمایت کنین
میسونگ:ت..تو(ضعیف)
یونگی:چرا بهم نگفتی؟چرا نگفتی حالت بده؟چرا نگفتی سلطان داری؟چرا؟(گریه)
میسونگ:میخواستم..بگ..م هم.ون..شب اما..نشد(ضعیف)
یونگی:لعنت به من که با تو این کارو کردم تو نباید از پیشم بری من برگشتم که پیشت باشم نباید بری(گریه داد)
میسونگ:قرار..نبود هیچوقت..گریه کنی..مگه نه؟الانم…اشکاتو پاک کن…نمیخوام آخرین بازی که میبینمت…اینجوری باشه(ضعیف)
یونگی:این حرف نزن لعنتی تو پیشم میمونی باید بمونی فهمیدی؟نرو التماست میکنم نرو
میسونگ:میشه برای…آخرین بار…بغلت کنم(ضعیفه)
یونگی:اره اره تو هرکاری بگی من میکنم فقط نرو(گریه)
پسر دخترک رو بغل کرد اما سرنوشت انقدر نامرد که دختر توی بغل معشوقش برای همیشه خوابید
The and
______
خودم مثل چی گریه کردم پس حمایت کنین
۵.۱k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.