Part:10
Part:10
جونگکوک
کوکتل رو سر کشیدم و نگا تهیونگ کردم که جرعه جرعه میخورد
+چرا نمیکشی سر؟!
-دوس ندارم
+اوکی دیگه حرف نمیزنم
-خبر داره چند روز دیگه قراره با سویون ازدواج کنم!
+ودفاکککک،هرچی زود تر باید بریم از این قبرستون!(عصبی)
-کوک فعلا خودتو عصبانی نکن از الان لذت ببر ،از الان که من پیشتم.
با لوندی کلمه اخرشو گفت و آخرای کوکتلش روسر کشید!
-بیا بریم برقصیمم
+وای من از رقص متنفرم
-بیا دیگه!
+اصلا برو برقص من نگات میکنم
-اوکی،مواظب خودت باش!
+باشه بیبی
-شت بزار قبل از رفتم یه دونه دیگه کوکتل ببرم
+عم ببخشید یه کوکتل میخواستم
...
جونگکوک
کوکتل رو سر کشیدم و نگا تهیونگ کردم که جرعه جرعه میخورد
+چرا نمیکشی سر؟!
-دوس ندارم
+اوکی دیگه حرف نمیزنم
-خبر داره چند روز دیگه قراره با سویون ازدواج کنم!
+ودفاکککک،هرچی زود تر باید بریم از این قبرستون!(عصبی)
-کوک فعلا خودتو عصبانی نکن از الان لذت ببر ،از الان که من پیشتم.
با لوندی کلمه اخرشو گفت و آخرای کوکتلش روسر کشید!
-بیا بریم برقصیمم
+وای من از رقص متنفرم
-بیا دیگه!
+اصلا برو برقص من نگات میکنم
-اوکی،مواظب خودت باش!
+باشه بیبی
-شت بزار قبل از رفتم یه دونه دیگه کوکتل ببرم
+عم ببخشید یه کوکتل میخواستم
...
۱.۳k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.