Part 14
Part 14
(ویو ات )
صبح ساعت ۸ از خواب بیدار شدم میخواستم بلند شم که کوک محکم بغلم کرد
ات :ک..کوک ولم کن
کوک :فقط پنج دقیقه دیگه پیشم بخواب
ات: هعیی باش
(ویو ات)
دوباره خوابیدم که یهو کوک محکم منو تو بغلش کشید
ات: ک..کوک دارم خفه میشم
کوک؛ عه ببخشید حواسم نبود
ات :اشکال نداره
کوک لباشو گذاشت رو لب های ات گذاشت و آروم مک میزد
(بعد از ۵ مین)
ات میزنه به شونه کوک و کوک ولش میکنی
کوک: لبات خیلی خوشمزس مزه توت فرنگی میده
ات :(می خنده)
کوک :(خنده خرگوشی )
ات: وای خدا چقدر بامزه اییی تو
کوک :من کجام بامزست
ات :وقتی میخندی خیلی کیوت میشی
کوک: تا حالا کسی بهم این حرفو نزده بود
ات: خب من اولین نفرم که بهت میزنم
کوک :(خنده )
ات:( خنده )
(ویو کوک )
ات بعدش منو بغل کرد که منم سرمو بردم تو گردنش بوش کردم و گفتم واقعا این دختر همه چیش منو دیوونه میکنه و بعد بوسه های خیسی میذاشتم روی گردنش بعد از ۵ مین ات رو براید استایل بغلش کردم بردمش پایین توی حیاط عمارتم به خدمتکاران گفتم صبحانه رو تو حیاط بچینن
ات: دهنش وا مونده
کوک: دوست داری
ات: اوهوم
(ویو ات )
کوک گذاشتم پایین داشتم میرفتم سمت صندلی که بشینم که کوک یهو گفت
کوک: بیا اینجا بشین (به پاهاش اشاره میکنه)
ات :نوچ نمیخام
کوک:( نگاه های ترسناک)
ات: اهم اومدم
(ویو ات)
رفتم رو پاهاش نشستم که یه دستشو دور کمرم حلقه کرد منم خیلی خجالت کشیدم که یهو کوک وافل رو گرفت جلو دهنم
کوک :بخور
ات :نام نام 🧇🥞
ات: خوشمزس
(ویو کوک )
بعد از اینکه غذامون خوردیم رفتیم یه فیلم دیدیم
که ات گرفت خوابید تو بغلم منم آروم موهاشو نوازش میکردم
(۱ ساعت بعد )
ات: اوممم کوکی (خوابالو )
کوک: بله بیبی
ات: چند ساعت خوابیدم
کوک: ۱ ساعت
ات: اوهوم
کوک: ات من فردا یه ماموریت دارم شاید دیر بیام خونه
ات: نهههه نرو
کوک :اما
ات :تروخداااا نرووووو
کوک :عزیزم نمیشه که نرم
ات :قول میدی زود برگردی
کوک :قول میدم
ات :ددی خیلی دوست دارم
کوک: چی گفتی( تعجب )
ات: گفتم دوست دارم
کوک: قبلش چی گفتی
تا امشب یه پارت دیگه هم میزارم
(ویو ات )
صبح ساعت ۸ از خواب بیدار شدم میخواستم بلند شم که کوک محکم بغلم کرد
ات :ک..کوک ولم کن
کوک :فقط پنج دقیقه دیگه پیشم بخواب
ات: هعیی باش
(ویو ات)
دوباره خوابیدم که یهو کوک محکم منو تو بغلش کشید
ات: ک..کوک دارم خفه میشم
کوک؛ عه ببخشید حواسم نبود
ات :اشکال نداره
کوک لباشو گذاشت رو لب های ات گذاشت و آروم مک میزد
(بعد از ۵ مین)
ات میزنه به شونه کوک و کوک ولش میکنی
کوک: لبات خیلی خوشمزس مزه توت فرنگی میده
ات :(می خنده)
کوک :(خنده خرگوشی )
ات: وای خدا چقدر بامزه اییی تو
کوک :من کجام بامزست
ات :وقتی میخندی خیلی کیوت میشی
کوک: تا حالا کسی بهم این حرفو نزده بود
ات: خب من اولین نفرم که بهت میزنم
کوک :(خنده )
ات:( خنده )
(ویو کوک )
ات بعدش منو بغل کرد که منم سرمو بردم تو گردنش بوش کردم و گفتم واقعا این دختر همه چیش منو دیوونه میکنه و بعد بوسه های خیسی میذاشتم روی گردنش بعد از ۵ مین ات رو براید استایل بغلش کردم بردمش پایین توی حیاط عمارتم به خدمتکاران گفتم صبحانه رو تو حیاط بچینن
ات: دهنش وا مونده
کوک: دوست داری
ات: اوهوم
(ویو ات )
کوک گذاشتم پایین داشتم میرفتم سمت صندلی که بشینم که کوک یهو گفت
کوک: بیا اینجا بشین (به پاهاش اشاره میکنه)
ات :نوچ نمیخام
کوک:( نگاه های ترسناک)
ات: اهم اومدم
(ویو ات)
رفتم رو پاهاش نشستم که یه دستشو دور کمرم حلقه کرد منم خیلی خجالت کشیدم که یهو کوک وافل رو گرفت جلو دهنم
کوک :بخور
ات :نام نام 🧇🥞
ات: خوشمزس
(ویو کوک )
بعد از اینکه غذامون خوردیم رفتیم یه فیلم دیدیم
که ات گرفت خوابید تو بغلم منم آروم موهاشو نوازش میکردم
(۱ ساعت بعد )
ات: اوممم کوکی (خوابالو )
کوک: بله بیبی
ات: چند ساعت خوابیدم
کوک: ۱ ساعت
ات: اوهوم
کوک: ات من فردا یه ماموریت دارم شاید دیر بیام خونه
ات: نهههه نرو
کوک :اما
ات :تروخداااا نرووووو
کوک :عزیزم نمیشه که نرم
ات :قول میدی زود برگردی
کوک :قول میدم
ات :ددی خیلی دوست دارم
کوک: چی گفتی( تعجب )
ات: گفتم دوست دارم
کوک: قبلش چی گفتی
تا امشب یه پارت دیگه هم میزارم
۱۷.۴k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.