ری اکشن پسرای اسلیترین....( با هری )
وقتی خجالت میکشی باهاشون حرف بزنی.
«شما دوتا توی یک پروژه تیم شده بودید و داشتید توی اتاق پروژه رو تکمیل میکردید».
هری :«قراره باهم سوال هارو حل کنیم! ولی تو چیزی نمیگی ، حداقل جواب هارو بنویس.*زیاد سر به سرت نمیذاره ، بعد بهت لبخند میزنه*
تام:« *داره زیر لب غر میزنه که چرا باید تکالیف معجون سازی رو گروهی حل کنن*تو یک چیزی بگو! نکنه ازم میترسی؟ *تو جواب سوال رو روی کاغذ مینویسی*تام خوشحاله و فکر میکنه ازش ترسیدی.
دراکو :« قرار بود اینا رو گروهی و با مشورت حل کنیم ، ممنون میشم یک چیزی بگی و کمک کنی*تو میخندی* چه عجب! خب اینو برام توضیح بده. *آروم براش توضیح میدی*
لورنزو:«خب اگه خجالت میکشی ، میتونیم بریم تو اتاق خودت اگه اینجوری راحت تری اره؟ *تو باسر علامت مثبت میدی* باشه پس بریم ، ولی قول بده برام این سوال رو توضیح بدی!
تئو :« *خوش سرگرم حل کردن بود*این سوال رو بلدی؟ *وقتی میبینه چیزی نمیگی برای اینکه اطمینان پیدا کنی دستت رو میگیره*چرا چیزی نمیگی؟
ریگولوس :« هی! من هیچکدوم از سوال هارو بلد نیستم ! باید کمکم کنی ، یک چیزی بگو! *پوزخند میزنی* عالیه! حالا بیا باهم حل کنیم! *میاد کنارت میشینه و منتظر میمونه چیزی بگی.
متیو:« آره ! عالیه ، حتما توهم حوصله درس نداری؟ بیا فیلم ببینیم.
*میره یک عالمه خوراکی میاره و تلوزیون رو روشن میکنه*
تموم شد! چطور بود؟ درخواستی دارید بگید همه رو میذارم 🌚🍷🌜
«شما دوتا توی یک پروژه تیم شده بودید و داشتید توی اتاق پروژه رو تکمیل میکردید».
هری :«قراره باهم سوال هارو حل کنیم! ولی تو چیزی نمیگی ، حداقل جواب هارو بنویس.*زیاد سر به سرت نمیذاره ، بعد بهت لبخند میزنه*
تام:« *داره زیر لب غر میزنه که چرا باید تکالیف معجون سازی رو گروهی حل کنن*تو یک چیزی بگو! نکنه ازم میترسی؟ *تو جواب سوال رو روی کاغذ مینویسی*تام خوشحاله و فکر میکنه ازش ترسیدی.
دراکو :« قرار بود اینا رو گروهی و با مشورت حل کنیم ، ممنون میشم یک چیزی بگی و کمک کنی*تو میخندی* چه عجب! خب اینو برام توضیح بده. *آروم براش توضیح میدی*
لورنزو:«خب اگه خجالت میکشی ، میتونیم بریم تو اتاق خودت اگه اینجوری راحت تری اره؟ *تو باسر علامت مثبت میدی* باشه پس بریم ، ولی قول بده برام این سوال رو توضیح بدی!
تئو :« *خوش سرگرم حل کردن بود*این سوال رو بلدی؟ *وقتی میبینه چیزی نمیگی برای اینکه اطمینان پیدا کنی دستت رو میگیره*چرا چیزی نمیگی؟
ریگولوس :« هی! من هیچکدوم از سوال هارو بلد نیستم ! باید کمکم کنی ، یک چیزی بگو! *پوزخند میزنی* عالیه! حالا بیا باهم حل کنیم! *میاد کنارت میشینه و منتظر میمونه چیزی بگی.
متیو:« آره ! عالیه ، حتما توهم حوصله درس نداری؟ بیا فیلم ببینیم.
*میره یک عالمه خوراکی میاره و تلوزیون رو روشن میکنه*
تموم شد! چطور بود؟ درخواستی دارید بگید همه رو میذارم 🌚🍷🌜
۵.۰k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.