سناریو اسکیز*درخواستی*
سناریو اسکیز*درخواستی*
وقتی بدون اجازشون میری بار
چان:*در حال رقص بودی که یه نفر دستش رو دور کمرت حلقه میکنه*هیسسس بهتره چیزی نگی پرنسس
لینو:&وقتی به خونه برگشتی چیزی محکم به سرت خورد*
ا.ت:آخخخخ این چیبود
لینو:*با کفگیر توی دستش*قراره بیشتر هم درد بکشی
چانگبین:*با اعصبانیت اومد توی میست رقص کنارت و وقتی باهاش چشم تو چشم شدی یکی محکم زد توی گوشت*که اینطور؟
هان:*داشتی شراب میخوردی که یه نفر دستت رو کشید و به طرف یکی از اتاق های بار برد*بهت میفهموتم بدون اجازه ی من اومدن به بار به عواقبی داره.(بعدش رفتن نماز خوندن😮💨)
فیلیکس:*وقتی فهمید رفتی به بار خودشم یه لباس جذب خفن پوشید و اومد به همون بار و همش به دخترا نزدیک میشد*
هیونجین:*اینطور که من شنیدم الان پدر سه قلو ها هستن*
سونگمین:عه حالا که اینطوره تلافی میکنم*در خونه رو قفل کرد و از اونجایی که دیر وقت بود ا.ت مجبور شد توی ماشین بخوابه*
ای ان:دستت رو محکم فشار میده و با اعصبانیت زمزمه میکنه(خودت انتخواب کن اینجا یا خونه؟)
وقتی بدون اجازشون میری بار
چان:*در حال رقص بودی که یه نفر دستش رو دور کمرت حلقه میکنه*هیسسس بهتره چیزی نگی پرنسس
لینو:&وقتی به خونه برگشتی چیزی محکم به سرت خورد*
ا.ت:آخخخخ این چیبود
لینو:*با کفگیر توی دستش*قراره بیشتر هم درد بکشی
چانگبین:*با اعصبانیت اومد توی میست رقص کنارت و وقتی باهاش چشم تو چشم شدی یکی محکم زد توی گوشت*که اینطور؟
هان:*داشتی شراب میخوردی که یه نفر دستت رو کشید و به طرف یکی از اتاق های بار برد*بهت میفهموتم بدون اجازه ی من اومدن به بار به عواقبی داره.(بعدش رفتن نماز خوندن😮💨)
فیلیکس:*وقتی فهمید رفتی به بار خودشم یه لباس جذب خفن پوشید و اومد به همون بار و همش به دخترا نزدیک میشد*
هیونجین:*اینطور که من شنیدم الان پدر سه قلو ها هستن*
سونگمین:عه حالا که اینطوره تلافی میکنم*در خونه رو قفل کرد و از اونجایی که دیر وقت بود ا.ت مجبور شد توی ماشین بخوابه*
ای ان:دستت رو محکم فشار میده و با اعصبانیت زمزمه میکنه(خودت انتخواب کن اینجا یا خونه؟)
۴.۶k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.