گل ارکیده
part ³²
آروم زیر لب زمزمه کردم
تهیونگ : اصلا نترس عروسکم زودی میام پیشت خب ؟
بلند شدم از گریه چشمام به رنگ خون شده بور و زیر چشمام از بیخوابی کبود شده بود و به خاطر این که نه غذا و نه آب خورده بودم پوستم زرد شده بود
حتما اگه اینجا بود کلی غر میزد میگفت مواظب خودت نیستی چرا غذا نخوردی ؟چرا آب نخوردی ؟
تهیونگ : هه عروسک از وقتی که چشماتو بستی و از پیشم رفتی من دیگه به خوردن و خوابیدن فکر نمیکردم حتما ازم خسته شدی نع ؟ آخه از وقتی اومدی اینجا نتونستم عروسکمو اینجا تنها بزارم نگران نباش جات پیشم امنه باشه ؟
با باد سردی که وزید بدنم سوز گرفت و دستامو روی بازوهام کشیدم
تهیونگ : حتما خیلی سرته پرنسس
کتمو در آوردمو کشیدم روی قبر و خودمم کنار داراز کشیدم و خاکو بقل کردم
تهیونگ : من نمیزارم پرنسسم سردش بشه من همیشه گرمت میکنم ، نگران نباش زیاد منتظرت نمیزارم خیلی زود ، خیلی زود
ادامه حرفم با خوابیدن ابدیم پیش عشق همیشگیم قط شد
و تامام (ಡωಡ)
تموم شد دیگه پایانشم به سلیقه خودم بود
(๑˙ー˙๑)
آروم زیر لب زمزمه کردم
تهیونگ : اصلا نترس عروسکم زودی میام پیشت خب ؟
بلند شدم از گریه چشمام به رنگ خون شده بور و زیر چشمام از بیخوابی کبود شده بود و به خاطر این که نه غذا و نه آب خورده بودم پوستم زرد شده بود
حتما اگه اینجا بود کلی غر میزد میگفت مواظب خودت نیستی چرا غذا نخوردی ؟چرا آب نخوردی ؟
تهیونگ : هه عروسک از وقتی که چشماتو بستی و از پیشم رفتی من دیگه به خوردن و خوابیدن فکر نمیکردم حتما ازم خسته شدی نع ؟ آخه از وقتی اومدی اینجا نتونستم عروسکمو اینجا تنها بزارم نگران نباش جات پیشم امنه باشه ؟
با باد سردی که وزید بدنم سوز گرفت و دستامو روی بازوهام کشیدم
تهیونگ : حتما خیلی سرته پرنسس
کتمو در آوردمو کشیدم روی قبر و خودمم کنار داراز کشیدم و خاکو بقل کردم
تهیونگ : من نمیزارم پرنسسم سردش بشه من همیشه گرمت میکنم ، نگران نباش زیاد منتظرت نمیزارم خیلی زود ، خیلی زود
ادامه حرفم با خوابیدن ابدیم پیش عشق همیشگیم قط شد
و تامام (ಡωಡ)
تموم شد دیگه پایانشم به سلیقه خودم بود
(๑˙ー˙๑)
۳.۲k
۲۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.