پارت دوم
لکه خون رو زمین بود
جای دست خونی رو دیوار بود
دختری رو دیدم که نشسته و به من زل میزنه
از ترس دست و پام قفل شده بود
نمی تونستم کاری کنم
همون لحظه بود که زیبا اومد
چرا زل زدی به دیوار ؟
مگه نمی بینی اینارو ؟
چی ها رو ؟
بابا ای دختره رو نمی بینی مگه
توهم میزنی ؟ دختر کجا بود
فهمیدم که فقط من می بینمش
زیبا تو برو من برم دستشویی الان میام
باشه زود بیا
وقتی زیبا رفت رو به دختره کردم و گفتم ...
جای دست خونی رو دیوار بود
دختری رو دیدم که نشسته و به من زل میزنه
از ترس دست و پام قفل شده بود
نمی تونستم کاری کنم
همون لحظه بود که زیبا اومد
چرا زل زدی به دیوار ؟
مگه نمی بینی اینارو ؟
چی ها رو ؟
بابا ای دختره رو نمی بینی مگه
توهم میزنی ؟ دختر کجا بود
فهمیدم که فقط من می بینمش
زیبا تو برو من برم دستشویی الان میام
باشه زود بیا
وقتی زیبا رفت رو به دختره کردم و گفتم ...
۷۱۱
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.