₱₳Ɽ₮⑥
₱₳Ɽ₮⑥
*فردا*
ا.ت ویو
صبح کپه مرگمو گذاشته بودم از دیشب درد داشتم ولی یکم چون عادت داشتم ولی باز مگه صدای کیسه بوکس لعنتی میزاره ساعت رو نگاه کردم هشت خوبه پیشرفت کرده قبلا ساعت دوازده بیدار میشد رفتم دستشویی کارای لازمو کردم اومدم بیرون لباس ورزشی رو پوشیدم چون معلوم بود که تا ساعت ده تمرین داریم رفتم طبقه دوم دیدم کوک داره کیسه بوکس بدبخت رو نابود میکنه ی چنتا حرکت اشتباهم رفت رفتم سراغش در همون حالت باهام حرف میزد
+ صب خوش
_ صبحه توهم بخیر
که دیگه صدام در اومد اینجوری میخواد بره برا من عملیات نچ خودم باید بهش تمرین بدم
+ کوک بسه بسه
_ چیزی شده
+ بعد میخوای بزارم تنها بری
اینجارو نگا.....دستکشدستکشای من کوشن برو بیار
...
+ رفتی بسازی گمشو ببا دیگه
_ اومدم مین ا.ت کشتی مارو
*کوک ویو*
داشت دستکشاش ر و دستش میکرد که محو صورتش شدم اون موهاش که بالای سرش بسته بود اون چشای گربه ایش که هر لحظه خمار تر از قبل میشد
+ بیب اینجارو نگاه کن تو ضربه زو زدی تو سینش اگه مرد بود زیاد درد نداره ولی اگه زن بود بازم بستگی به نوع ضربه و شرایت داره اگه ضربه دستت بالا بود که اوکی ولی اصلش اینه که باید اینجا بزنی............
داشت توضیح میداد و منم مو به مو اجرا کردم بعد گفت میخواد یه دست با خودش کار کنم
+ ببینم چه میکنی
حدود سه راند مبارزه کردیم که خب من باختم
+ کوک ازت انتظار بیشتری داشتم نمیدونم چجوری ولی نمی زارم تو بری
_ هی کم کم داری پرو میشی مگه من بچم
+ آره تو بچه تر از بچه ای تو تو کوکیتو منی
کوکیتو لقبی که از همون سال اول دانشگاه بهم میگه . هر وقت میخواد خرم کنه اینو میگه ی بار قرار بر این بود که خانوادشو ببینم من قبول نکردم و با گفتن کوکیتو برای بار اول عاشقش شدم
_ چرا بهم میگی کوکیتو
+ خب تو هرچی ندونی اینو میدونی که من یهو یه ایده میاد تو ذهنم معنی دقیق کوکیتو رو خودمم نمی دونم ولی تو به عنوان عشقم بدون
+ بحث رو عوض نکن منم میام
_ میگم من میرم تنها
+ باشه ولی من به عنوان ندیمه میام
_ به هیچ عنوان
+ صب کن زمانی که بهم نیاز داشتی تلافی ميکنم
*فردا*
ا.ت ویو
صبح کپه مرگمو گذاشته بودم از دیشب درد داشتم ولی یکم چون عادت داشتم ولی باز مگه صدای کیسه بوکس لعنتی میزاره ساعت رو نگاه کردم هشت خوبه پیشرفت کرده قبلا ساعت دوازده بیدار میشد رفتم دستشویی کارای لازمو کردم اومدم بیرون لباس ورزشی رو پوشیدم چون معلوم بود که تا ساعت ده تمرین داریم رفتم طبقه دوم دیدم کوک داره کیسه بوکس بدبخت رو نابود میکنه ی چنتا حرکت اشتباهم رفت رفتم سراغش در همون حالت باهام حرف میزد
+ صب خوش
_ صبحه توهم بخیر
که دیگه صدام در اومد اینجوری میخواد بره برا من عملیات نچ خودم باید بهش تمرین بدم
+ کوک بسه بسه
_ چیزی شده
+ بعد میخوای بزارم تنها بری
اینجارو نگا.....دستکشدستکشای من کوشن برو بیار
...
+ رفتی بسازی گمشو ببا دیگه
_ اومدم مین ا.ت کشتی مارو
*کوک ویو*
داشت دستکشاش ر و دستش میکرد که محو صورتش شدم اون موهاش که بالای سرش بسته بود اون چشای گربه ایش که هر لحظه خمار تر از قبل میشد
+ بیب اینجارو نگاه کن تو ضربه زو زدی تو سینش اگه مرد بود زیاد درد نداره ولی اگه زن بود بازم بستگی به نوع ضربه و شرایت داره اگه ضربه دستت بالا بود که اوکی ولی اصلش اینه که باید اینجا بزنی............
داشت توضیح میداد و منم مو به مو اجرا کردم بعد گفت میخواد یه دست با خودش کار کنم
+ ببینم چه میکنی
حدود سه راند مبارزه کردیم که خب من باختم
+ کوک ازت انتظار بیشتری داشتم نمیدونم چجوری ولی نمی زارم تو بری
_ هی کم کم داری پرو میشی مگه من بچم
+ آره تو بچه تر از بچه ای تو تو کوکیتو منی
کوکیتو لقبی که از همون سال اول دانشگاه بهم میگه . هر وقت میخواد خرم کنه اینو میگه ی بار قرار بر این بود که خانوادشو ببینم من قبول نکردم و با گفتن کوکیتو برای بار اول عاشقش شدم
_ چرا بهم میگی کوکیتو
+ خب تو هرچی ندونی اینو میدونی که من یهو یه ایده میاد تو ذهنم معنی دقیق کوکیتو رو خودمم نمی دونم ولی تو به عنوان عشقم بدون
+ بحث رو عوض نکن منم میام
_ میگم من میرم تنها
+ باشه ولی من به عنوان ندیمه میام
_ به هیچ عنوان
+ صب کن زمانی که بهم نیاز داشتی تلافی ميکنم
۲.۵k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.