رمان
رمان
مای ورلد
پارت 22
( تهیونگ رفت بیرون و در رو بست رفتم روی مبل اتاقم نشستم هم شوکه بودم و هم خوشحال که تهیونگ منو دوس داره و لبمو بوسید بی اختیار لبخند میزدم و سرخ شده بودم رفتم روی تخت و دراز کشیدم و ذوق کرده بودم ولی متوقف شدم)
- وای من چمه؟ باید بگیرم بخوابم
( چشامو بستم و خوابیدم صبح از خواب بیدار شدم و مستیم از بین رفته بود روی تخت نشستم و از پایین صدای تهیونگ و شوگا میومد بلند شدم و رفتم پایین)
& ا/ت بیدار شدی بلخره؟
+ صبح بخیر
- اره... صبح بخیر
( رفتم نشستم و دیدم تهیونگ داره بهم نگاه میکنه اتفاق های دیشب یادم افتاد و خجالت میکشیدم رفتم و روی کاناپه نشستم و به تلوزیون نگاه میکردم تهیونگ اومد و پیشم نشست)
+ به حرفام فکر کردی؟
- ح... حرفات؟ منظورت کدوم حرفاست؟
+ میخوای بگی یادت نیست؟
- من... نمیدونم راجب چی حرف میزنی
+ پس باید دوباره تکرارش کنم
( نزدیکم شد و به سمت صورتم خم شد)
- یادمه.... یادمه....
+ خوبه
( رفت عقب و فاصله گرفت)
- دیوونه شدی؟ شوگا اوپا تو خونس ممکنه ببینه
+ خب جوابت چیه؟
- باید فکر کنم...
+ مگه فکر نکردی؟
- میخواستی تو خواب فکر کنم؟
مای ورلد
پارت 22
( تهیونگ رفت بیرون و در رو بست رفتم روی مبل اتاقم نشستم هم شوکه بودم و هم خوشحال که تهیونگ منو دوس داره و لبمو بوسید بی اختیار لبخند میزدم و سرخ شده بودم رفتم روی تخت و دراز کشیدم و ذوق کرده بودم ولی متوقف شدم)
- وای من چمه؟ باید بگیرم بخوابم
( چشامو بستم و خوابیدم صبح از خواب بیدار شدم و مستیم از بین رفته بود روی تخت نشستم و از پایین صدای تهیونگ و شوگا میومد بلند شدم و رفتم پایین)
& ا/ت بیدار شدی بلخره؟
+ صبح بخیر
- اره... صبح بخیر
( رفتم نشستم و دیدم تهیونگ داره بهم نگاه میکنه اتفاق های دیشب یادم افتاد و خجالت میکشیدم رفتم و روی کاناپه نشستم و به تلوزیون نگاه میکردم تهیونگ اومد و پیشم نشست)
+ به حرفام فکر کردی؟
- ح... حرفات؟ منظورت کدوم حرفاست؟
+ میخوای بگی یادت نیست؟
- من... نمیدونم راجب چی حرف میزنی
+ پس باید دوباره تکرارش کنم
( نزدیکم شد و به سمت صورتم خم شد)
- یادمه.... یادمه....
+ خوبه
( رفت عقب و فاصله گرفت)
- دیوونه شدی؟ شوگا اوپا تو خونس ممکنه ببینه
+ خب جوابت چیه؟
- باید فکر کنم...
+ مگه فکر نکردی؟
- میخواستی تو خواب فکر کنم؟
۵.۴k
۲۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.