G҉.K҉p҉a҉r҉t҉*7*
G҉.K҉p҉a҉r҉t҉*7*
.
.
*ویو کوک*
داشتم شیر موزمو میخوردم که یهو پیاده شد رفت سمت دریا ترسیدم گفتم بلایی سر خودش بیار دیدم نشست پیش دریا داشت گریه میکرد حق حقا زیاد بود
-چرا اینجا نشستی
+ همینجوری
- بریم خونه
+اوهم
-گریه نکن
(یهو بلند شد گفت)
+دلم براتنگ شده مامان خدافظ
رفتیم تو ماشین سکوت متلق بود که گفتم
- چرا گفتی مامان؟
+ مامانم اونجاست
- اها رسیدیم
+ ممنون ببخشید مزاهم شدم
-اشکال ندار 😀
+احترام گذاشت
رسیدم خونه همش به ات فکر میکردم تو اتاقم بودم که یهو در باز شد میا با چمدون وارد شد پرید بغلم من شک بودم سه سال ندیدم بغلش کردم باهم رفتیم پایین گفتم
- چیشود از این ورا
&دلت برام تنگ نشده
- نه براچی تنگ شه
&پس پاشم برم ژاپن
- نه بشین سرجات
داشتم به ات فکر میکردم چرا گفت مامان دلم براش سوخت خیلی خشگله مخصوصن پاهاش وای چرا دارم بهش فکر میکنم دستی جلو چشمام تکون خورد
&داداش جونم خوبی
-اره خوبم
&به چی فکر میکردی دختر
-راستشو بخوای اره
& اووووو داداش هیولای ما عاشق شده
- عاشق چی نمیدونم شاید
& خوب ازش بگو
- امروز اومد اسمش ات کیم ات منشیم وقتی اومد تو دفترم مهوش شدم ولی خودمو زدم به اون راه شب بود هنوز نرفته بود...(کل ماجرا رو تعریف کرد)
& فردا میام شرکت ببینمش اسمش کیم ات
- باش اره ات
& افرید هیولا حرف گوش کن شده
- گگگ بیا برو بخواب خسته ایی
& باش بای من رفتم
میا رفت خوابید منم رفتم اتاقم خوابیدم
*ویو ات *
رسیدم خونه بابام بیدار بود تا اومدم تو بغلم کرد گفت
$میدونی چقدر ترسیدم
+ ببخشید رفتم دریا
$ خوبه الان حالت خوبه
+ اره خوبم خستم میخام برم بخوابم
$برو دخترم
+ شب خوش
رفتم بالا لباسام دروردم رفتم حموم اومدم بیرو لباس پوشیدم موهامو خش کردم خوابیدم
____
کامنت لایک 🍷🫀
.
.
*ویو کوک*
داشتم شیر موزمو میخوردم که یهو پیاده شد رفت سمت دریا ترسیدم گفتم بلایی سر خودش بیار دیدم نشست پیش دریا داشت گریه میکرد حق حقا زیاد بود
-چرا اینجا نشستی
+ همینجوری
- بریم خونه
+اوهم
-گریه نکن
(یهو بلند شد گفت)
+دلم براتنگ شده مامان خدافظ
رفتیم تو ماشین سکوت متلق بود که گفتم
- چرا گفتی مامان؟
+ مامانم اونجاست
- اها رسیدیم
+ ممنون ببخشید مزاهم شدم
-اشکال ندار 😀
+احترام گذاشت
رسیدم خونه همش به ات فکر میکردم تو اتاقم بودم که یهو در باز شد میا با چمدون وارد شد پرید بغلم من شک بودم سه سال ندیدم بغلش کردم باهم رفتیم پایین گفتم
- چیشود از این ورا
&دلت برام تنگ نشده
- نه براچی تنگ شه
&پس پاشم برم ژاپن
- نه بشین سرجات
داشتم به ات فکر میکردم چرا گفت مامان دلم براش سوخت خیلی خشگله مخصوصن پاهاش وای چرا دارم بهش فکر میکنم دستی جلو چشمام تکون خورد
&داداش جونم خوبی
-اره خوبم
&به چی فکر میکردی دختر
-راستشو بخوای اره
& اووووو داداش هیولای ما عاشق شده
- عاشق چی نمیدونم شاید
& خوب ازش بگو
- امروز اومد اسمش ات کیم ات منشیم وقتی اومد تو دفترم مهوش شدم ولی خودمو زدم به اون راه شب بود هنوز نرفته بود...(کل ماجرا رو تعریف کرد)
& فردا میام شرکت ببینمش اسمش کیم ات
- باش اره ات
& افرید هیولا حرف گوش کن شده
- گگگ بیا برو بخواب خسته ایی
& باش بای من رفتم
میا رفت خوابید منم رفتم اتاقم خوابیدم
*ویو ات *
رسیدم خونه بابام بیدار بود تا اومدم تو بغلم کرد گفت
$میدونی چقدر ترسیدم
+ ببخشید رفتم دریا
$ خوبه الان حالت خوبه
+ اره خوبم خستم میخام برم بخوابم
$برو دخترم
+ شب خوش
رفتم بالا لباسام دروردم رفتم حموم اومدم بیرو لباس پوشیدم موهامو خش کردم خوابیدم
____
کامنت لایک 🍷🫀
۱.۶k
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.