فیک عشق بعد از ازدواج
پارت ۱
ویو ات
صبح شد و پاشدم کار های مربوطه رو انجام دادمو رفتم پایین همه نشسته بودن ویک حالتی بهم نگاه میکردن یک کاسه ای زیر نیم کاسشون بود
سریع صبحونه خوردیم بدون هیچ حرفی خواستم برم بالا که بابا گفت: دخترم کجا میری
گفتم: میرم حاضر شم
گفت: برا چی حاضر شی
گفتم: با دوستم میا قرار دارم
مامان گفت: دختر عموت؟
گفتم: درسته چطور؟
داداشم گفت: مگه از تهیونگ متنفر نیستی پس چرا با خواهرش دوستی
گفتم: با داداشش مشکل دارم نه با خودش
حاضر شدم و رفتم بیرون جلوی پاساژ بودم که یهو میا رو دیدم
ات: سلام میا
میا: سلام ات چطوری یک اتفاقی افتاده
ات: چیشدههههههه
میا: اروم باششش خب راستشو بخوای داداشم وقط ژن گرفتنشه
ات: به من چه
میا: و مامانم تورو انتخاب کرده و بابام هم تایید کرده تهیونگ هم نمیدونه
ات: چییییییی خدافظ من برم خونه
با سرعت اومدم خونه و تا رفتم تو بابام گفت: دخترم امشب قراره
حرفشو قطع کردم و گفتم: عمو اینا بیان اینجا
همه خانواده تعجب کردن و با گریه رفتم تو اتاقمم و کلی عرر زدم
(دلتم بخواد بی لیاقت😂)
ادامه دارد....
انچه خواهید خواند:
تهیونگ: قربونت بشم من
مامان ات: خوش امدید
بابای ته: برای پیشرفت شرکت
میا: ات صبرر کن
ات: این غیر ممکنهههههههه
ویو ات
صبح شد و پاشدم کار های مربوطه رو انجام دادمو رفتم پایین همه نشسته بودن ویک حالتی بهم نگاه میکردن یک کاسه ای زیر نیم کاسشون بود
سریع صبحونه خوردیم بدون هیچ حرفی خواستم برم بالا که بابا گفت: دخترم کجا میری
گفتم: میرم حاضر شم
گفت: برا چی حاضر شی
گفتم: با دوستم میا قرار دارم
مامان گفت: دختر عموت؟
گفتم: درسته چطور؟
داداشم گفت: مگه از تهیونگ متنفر نیستی پس چرا با خواهرش دوستی
گفتم: با داداشش مشکل دارم نه با خودش
حاضر شدم و رفتم بیرون جلوی پاساژ بودم که یهو میا رو دیدم
ات: سلام میا
میا: سلام ات چطوری یک اتفاقی افتاده
ات: چیشدههههههه
میا: اروم باششش خب راستشو بخوای داداشم وقط ژن گرفتنشه
ات: به من چه
میا: و مامانم تورو انتخاب کرده و بابام هم تایید کرده تهیونگ هم نمیدونه
ات: چییییییی خدافظ من برم خونه
با سرعت اومدم خونه و تا رفتم تو بابام گفت: دخترم امشب قراره
حرفشو قطع کردم و گفتم: عمو اینا بیان اینجا
همه خانواده تعجب کردن و با گریه رفتم تو اتاقمم و کلی عرر زدم
(دلتم بخواد بی لیاقت😂)
ادامه دارد....
انچه خواهید خواند:
تهیونگ: قربونت بشم من
مامان ات: خوش امدید
بابای ته: برای پیشرفت شرکت
میا: ات صبرر کن
ات: این غیر ممکنهههههههه
۳.۵k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.