رمان
رمان
مای ورلد
پارت 32
- راجب چی؟
+ خب تازه داریم باهم قرار میزاریم باید حرف بزنیم باهم
- اوم.... باشه
+ خب....
- هوم؟
( تهیونگ اومد نزدیک و کنارم نشست و دستمو گرفت)
+ خوشحالم که با منی
- منم خوشحالم ولی حتی یه روز هم نشده
+ میدونم... شوگا رفت بخوابه...
- درسته چطور؟
( بهم نزدیک شد)
+ شاید...
- الان نه میخوام بخوابم شوگا هم توی خونه هست
+ اون رفت بخوابه
- اگه بیدار بشه چی؟
+ نمیشه
- نگهش دار واسه فردا
+ ولی من الان میخوام...
- تهیونگ...
با چهره معصومش نگاه میکرد که دلم نمیومد ردش کنم از جام بلند شدم
- یاا اینطوری نگاه نکن تاثیر گذار نیست
+ اه... خب یه بوس کوچولو؟ خوبه؟ لطفا
- باشه ولی سریع
+ اوم... باشه ممنون...
بلند شد و اومد سمتم و دستشو گذاشت پشت گردنم و صورتمو به صورت خودش نزدیک کرد و اروم لبشو گذاشت روی لبام و بوسه سریع زد و رفت عقب
+ ا/ت خوبی؟
- ها؟ چی؟
+ خوبی؟ چیزی شده؟
- اوه... نه خوبم
مای ورلد
پارت 32
- راجب چی؟
+ خب تازه داریم باهم قرار میزاریم باید حرف بزنیم باهم
- اوم.... باشه
+ خب....
- هوم؟
( تهیونگ اومد نزدیک و کنارم نشست و دستمو گرفت)
+ خوشحالم که با منی
- منم خوشحالم ولی حتی یه روز هم نشده
+ میدونم... شوگا رفت بخوابه...
- درسته چطور؟
( بهم نزدیک شد)
+ شاید...
- الان نه میخوام بخوابم شوگا هم توی خونه هست
+ اون رفت بخوابه
- اگه بیدار بشه چی؟
+ نمیشه
- نگهش دار واسه فردا
+ ولی من الان میخوام...
- تهیونگ...
با چهره معصومش نگاه میکرد که دلم نمیومد ردش کنم از جام بلند شدم
- یاا اینطوری نگاه نکن تاثیر گذار نیست
+ اه... خب یه بوس کوچولو؟ خوبه؟ لطفا
- باشه ولی سریع
+ اوم... باشه ممنون...
بلند شد و اومد سمتم و دستشو گذاشت پشت گردنم و صورتمو به صورت خودش نزدیک کرد و اروم لبشو گذاشت روی لبام و بوسه سریع زد و رفت عقب
+ ا/ت خوبی؟
- ها؟ چی؟
+ خوبی؟ چیزی شده؟
- اوه... نه خوبم
۳.۶k
۲۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.