My mafia
-عه عه بیشعورها قرار نبود همو ببوسین
-به توچه دلمون میخواد
-هوی هوی پارک جیمین نزار کاری کنم حسرت خواهرم به دلت بمون
-عههههه......گه خوردم
-آفرین برادر
.
.
.
.
روز عروسی:
-خودم رو تو پآینه برانداز کردم موهای خاکستریم رو تور سفید همخونی زیبایی داشت و لباسم هم حاکی از چوب کبریت بودنم بود که یهو دیدم یونگی داره از تو آینه نگاهم میکنه
-خواهر کوچولوم خیلی بزرگ شده...(لبخند و بغض) و یه قطره اشک از چشماش میاد پایین
-عه وا داداش گریه نکن...
و پریدم بغلش که همون اشک تبدیل به هق هق شد
-نارنگی هنوزم می تونی نریااا
-میگما اوپا نمی خوام برم سر قبرم که
-عههه بچه زبونتو گاز بگیر
-ما که پیش خودت زندگی می کنیم:/
-راس میگیا
-بریم دیرمون شد
.
.
.
-خانم مین هانول آیا آقای پارک جیمین را به همسری خود می پذیرید؟
-بلهههههه
-آقای پارک جیمین شما چه طور؟
-بلههههههههه
-می تونید هم دیگر و ببوسین
*دست و جیغ و هورااااااااااا
در مراسم عروسی
-میگما جیمین
-جانم؟؟
-نارنگیا کوش
-نمی دونم والا از برادرت بپرس
-هان چه مرگتون درباره من غیبت می کنین اصن نارنگیای خودمه به هیچ کسم نمی دمش
- :/
3 سال بعد
-مامانی بابا کی میاد
الان میاد عزیزم
-کی میاد؟
-الان میاد
-کی میاد
میگم الان میاد
-کی میاد؟
میگم الان می.....اخخخخخخخخ
بله پسرشون با دمپایی زد تو سر هانول بدخت
-چه خبرتونههههههههههههه
-بچت با دمپایی زد تو سر من:/
-عه وااا جونگهیون خوب کاری کردی افرین پسرم
-چیییییییییییییییی؟
افسانه ها می گن روح سرگردان دمپایی هانول هنوز دنبال جونگهیون و جیمین هست......
......................
تماممممممم
اینم تموم شد هییییی
حقیقتا این بدبخت خاک خورد تو این مدت...
خب دیگه فیک های ناتمام تمام شدن
فیک های بعدی تو راه هست
لایک و نظر و حمایت فراموش نشه
ماچ به کلتون:)
-به توچه دلمون میخواد
-هوی هوی پارک جیمین نزار کاری کنم حسرت خواهرم به دلت بمون
-عههههه......گه خوردم
-آفرین برادر
.
.
.
.
روز عروسی:
-خودم رو تو پآینه برانداز کردم موهای خاکستریم رو تور سفید همخونی زیبایی داشت و لباسم هم حاکی از چوب کبریت بودنم بود که یهو دیدم یونگی داره از تو آینه نگاهم میکنه
-خواهر کوچولوم خیلی بزرگ شده...(لبخند و بغض) و یه قطره اشک از چشماش میاد پایین
-عه وا داداش گریه نکن...
و پریدم بغلش که همون اشک تبدیل به هق هق شد
-نارنگی هنوزم می تونی نریااا
-میگما اوپا نمی خوام برم سر قبرم که
-عههه بچه زبونتو گاز بگیر
-ما که پیش خودت زندگی می کنیم:/
-راس میگیا
-بریم دیرمون شد
.
.
.
-خانم مین هانول آیا آقای پارک جیمین را به همسری خود می پذیرید؟
-بلهههههه
-آقای پارک جیمین شما چه طور؟
-بلههههههههه
-می تونید هم دیگر و ببوسین
*دست و جیغ و هورااااااااااا
در مراسم عروسی
-میگما جیمین
-جانم؟؟
-نارنگیا کوش
-نمی دونم والا از برادرت بپرس
-هان چه مرگتون درباره من غیبت می کنین اصن نارنگیای خودمه به هیچ کسم نمی دمش
- :/
3 سال بعد
-مامانی بابا کی میاد
الان میاد عزیزم
-کی میاد؟
-الان میاد
-کی میاد
میگم الان میاد
-کی میاد؟
میگم الان می.....اخخخخخخخخ
بله پسرشون با دمپایی زد تو سر هانول بدخت
-چه خبرتونههههههههههههه
-بچت با دمپایی زد تو سر من:/
-عه وااا جونگهیون خوب کاری کردی افرین پسرم
-چیییییییییییییییی؟
افسانه ها می گن روح سرگردان دمپایی هانول هنوز دنبال جونگهیون و جیمین هست......
......................
تماممممممم
اینم تموم شد هییییی
حقیقتا این بدبخت خاک خورد تو این مدت...
خب دیگه فیک های ناتمام تمام شدن
فیک های بعدی تو راه هست
لایک و نظر و حمایت فراموش نشه
ماچ به کلتون:)
۱.۴k
۲۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.