بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
میگویندها بسیار است و همگان می توانند در قالب جملات شعاری و ژورنالیستی، هر چیزی بگویند، حتی سخنان بیمعنا و بیمنطق و یا دروغ و نیرنگ برای فریب مردمان. آیا نمیشنویم که حتی آنان که مدعی هستند، در هر عرصهای چقدر حرف مُفت یا به تعبیر خداوند متعال در قرآن کریم لَهوَ الحدیث = سخن بیهوده میگویند و اتفاقاً بازارشان نیز بسیار پُر رونق است؟!
حال چرا میگوییم لهو الحدیث، یا سخن بیهوده و یا حرف مُفت؟ آیا چون خوشمان نیامده است و یا چون این شعارها هیچ منطقی ندارد و فقط با دهان خود الفاظی را میگویند تا مردم را فریب دهند؟
به چند شاخصه یا محور اشاره کردهاند: دین - سیاست و آرامش غرب؛ حال ما سؤال میکنیم:
الف) - دین یعنی چه؟ دین چیست که سیاسی باشد یا نباشد؟ آیا هیچ تعریفی از دین به معنای عام و خاص آن دارند؟ اگر دین یعنی نوعی جهانبینی و ایدئولوژی شریعت و بایدها و نبایدهای منطبق بر آن؛ کدام شخص یا حکومتی در این عالم بیدین است؟ پس، کفار و ظالمین نیز دین دارند، منتهی دینشان، مبتنی بر توهمات و امیال نفسانی و باطل است. سوره الکافرون و آیه مبارکه لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ، همین معناست. میفرماید: چون شما معبود من (الله جلّ جلاله) را بندگی نمیکنید و من نیز هرگز معبود شما بتها، طاغوتها، فراعنه و هوای نفس شما را بندگی نخواهم کرد، پس دین شما برای خودتان و دین من برای خودم. یعنی: هر دو دین داریم و همگان دین دارند. منتهی یکی حق و یکی باطل. پس بیدین وجود خارجی ندارد و آنها که مخالفند نیز میخواهند القا کنند که دین شما نه اما دین ما آری.
ب) - سپس بگویند: سیاست در معنای عام و خاصّش یعنی چه؟ اگر سیاست یعنی موضعگیری در هر امری و از جمله امور اجتماعی، پس همه سیاست دارند و سیاستشان نیز دقیقاً منطق با همان دیانت جهانبینی و ایدئولوژی خودشان است؛ لذا برای هیچ کس از سیاست گریزی نیست. اگر منظورشان از سیاست معنای خاص آن، یعنی حکومت و کشورداری است، پس چرا حکومت بر مبنای دین آنها آری - اما بر مبنای دین الهی نه؟!
میگویند: سیاست ما سلطه بر شماست و سیاست شما سلطه و حکم الهی است، پس سیاست شما لکه سیاه است؟!
ج)- چطور شد که اگر سیاست و حکومت بر مبنای دین آنها باشد، خوب است، زیباست، نشانه رشد و ترقی بشریت است، دموکراسی و لیبرال دموکراسی است، سبب نظم و امنیت جامعه و مایه آرامش ملتهاست، اما اگر مبتنی بر دین الهی باشد، لکهی سیاه است؟! این تعریف و منطق را از کجا آوردهاند؟!(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
میگویندها بسیار است و همگان می توانند در قالب جملات شعاری و ژورنالیستی، هر چیزی بگویند، حتی سخنان بیمعنا و بیمنطق و یا دروغ و نیرنگ برای فریب مردمان. آیا نمیشنویم که حتی آنان که مدعی هستند، در هر عرصهای چقدر حرف مُفت یا به تعبیر خداوند متعال در قرآن کریم لَهوَ الحدیث = سخن بیهوده میگویند و اتفاقاً بازارشان نیز بسیار پُر رونق است؟!
حال چرا میگوییم لهو الحدیث، یا سخن بیهوده و یا حرف مُفت؟ آیا چون خوشمان نیامده است و یا چون این شعارها هیچ منطقی ندارد و فقط با دهان خود الفاظی را میگویند تا مردم را فریب دهند؟
به چند شاخصه یا محور اشاره کردهاند: دین - سیاست و آرامش غرب؛ حال ما سؤال میکنیم:
الف) - دین یعنی چه؟ دین چیست که سیاسی باشد یا نباشد؟ آیا هیچ تعریفی از دین به معنای عام و خاص آن دارند؟ اگر دین یعنی نوعی جهانبینی و ایدئولوژی شریعت و بایدها و نبایدهای منطبق بر آن؛ کدام شخص یا حکومتی در این عالم بیدین است؟ پس، کفار و ظالمین نیز دین دارند، منتهی دینشان، مبتنی بر توهمات و امیال نفسانی و باطل است. سوره الکافرون و آیه مبارکه لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ، همین معناست. میفرماید: چون شما معبود من (الله جلّ جلاله) را بندگی نمیکنید و من نیز هرگز معبود شما بتها، طاغوتها، فراعنه و هوای نفس شما را بندگی نخواهم کرد، پس دین شما برای خودتان و دین من برای خودم. یعنی: هر دو دین داریم و همگان دین دارند. منتهی یکی حق و یکی باطل. پس بیدین وجود خارجی ندارد و آنها که مخالفند نیز میخواهند القا کنند که دین شما نه اما دین ما آری.
ب) - سپس بگویند: سیاست در معنای عام و خاصّش یعنی چه؟ اگر سیاست یعنی موضعگیری در هر امری و از جمله امور اجتماعی، پس همه سیاست دارند و سیاستشان نیز دقیقاً منطق با همان دیانت جهانبینی و ایدئولوژی خودشان است؛ لذا برای هیچ کس از سیاست گریزی نیست. اگر منظورشان از سیاست معنای خاص آن، یعنی حکومت و کشورداری است، پس چرا حکومت بر مبنای دین آنها آری - اما بر مبنای دین الهی نه؟!
میگویند: سیاست ما سلطه بر شماست و سیاست شما سلطه و حکم الهی است، پس سیاست شما لکه سیاه است؟!
ج)- چطور شد که اگر سیاست و حکومت بر مبنای دین آنها باشد، خوب است، زیباست، نشانه رشد و ترقی بشریت است، دموکراسی و لیبرال دموکراسی است، سبب نظم و امنیت جامعه و مایه آرامش ملتهاست، اما اگر مبتنی بر دین الهی باشد، لکهی سیاه است؟! این تعریف و منطق را از کجا آوردهاند؟!(ادامه دارد...)
۵۵۷
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.