عشق بی پایان
#عشق_بی_پایان
#فصل_پنجم
P⁷⁵
و به کوک گفتم من میرم خونه ی دوستم
کوک: ببین مثل اون موقع میشه ها
ا/ت: ای بابا بزار برم
کوک: برو ولی زود بیا
تهیونگ: نههه نرو شاید اون بلایی من سرت اوردم یکی دیگه بیاره
ا/ت: حواسم هستتتتتتتتتتت
تهیونگ: باشه برو، اها، نمیتونیم ماهم بیایم؟
ا/ت: خیرررررررررررر، فعلا خداحافظ
کوک: ا/تتتتتت، وایسا
ا/ت: بازچیه
کوک: جنسیت دوستت چیه
ا/ت: میدونین چیه الان نتیجه گرفتم هردوتون گاوین
کوک: زود بگو
ا/ت: پسر، فعلا بای
کوک:(دستشو محکم میگیره که نره) که پسره اره؟
ا/ت: اره
کوک: عه باشه، تهیونگگگگگگگگگگگگگگگ
تهیونگ: بلهههههههههههههههههههههههههههههه
کوک: امشب میخوای دوتایی ا/ت و یه فاک بدیم؟
تهیونگ: نظر خاصی ندارم پس بریم برای شروع کار
کوک: ا/ت من تورو امشب....... زندت نمیزارم یه کاری میکنم که فردا بگی حاملم
ا/ت: غلط کردم
کوک: دیگه دیره
تهیونگ: تایگر برو رو تخت
کوک: نه رو تخت نه تو........ حموم
ا/ت: غلط کردم ولم کن، بابا دوستم دختره
کوک: خوب تهیونگ میتونی ولش کنی
ا/ت: اخیش
کوک: وایساااااااا
ا/ت: باز چیهههههههه
کوک: پسر اونجا هست؟
ا/ت: اره
کوک: 🤨تهیونگگگگگگگ
ا/ت: نه نه غلط کردم
کوک: ببین دروغ گفته باشی تا ۲۴ ساعت فقط باید ناله کنی فهمیدی؟
ا/ت: نه نه باشه
تهیونگ: افرین بیبی گرل
ا/ت: الان میزارین برم دیگه؟
کوک: اره برو، فقط ببین الان ساعت ۶اگه تا بعد ساعت ۹ بیای میکشتمتتتتت
ویو ات
بلخره تونستم برم و رفتم دم در که کفاشامو بپوشم و...........
#فصل_پنجم
P⁷⁵
و به کوک گفتم من میرم خونه ی دوستم
کوک: ببین مثل اون موقع میشه ها
ا/ت: ای بابا بزار برم
کوک: برو ولی زود بیا
تهیونگ: نههه نرو شاید اون بلایی من سرت اوردم یکی دیگه بیاره
ا/ت: حواسم هستتتتتتتتتتت
تهیونگ: باشه برو، اها، نمیتونیم ماهم بیایم؟
ا/ت: خیرررررررررررر، فعلا خداحافظ
کوک: ا/تتتتتت، وایسا
ا/ت: بازچیه
کوک: جنسیت دوستت چیه
ا/ت: میدونین چیه الان نتیجه گرفتم هردوتون گاوین
کوک: زود بگو
ا/ت: پسر، فعلا بای
کوک:(دستشو محکم میگیره که نره) که پسره اره؟
ا/ت: اره
کوک: عه باشه، تهیونگگگگگگگگگگگگگگگ
تهیونگ: بلهههههههههههههههههههههههههههههه
کوک: امشب میخوای دوتایی ا/ت و یه فاک بدیم؟
تهیونگ: نظر خاصی ندارم پس بریم برای شروع کار
کوک: ا/ت من تورو امشب....... زندت نمیزارم یه کاری میکنم که فردا بگی حاملم
ا/ت: غلط کردم
کوک: دیگه دیره
تهیونگ: تایگر برو رو تخت
کوک: نه رو تخت نه تو........ حموم
ا/ت: غلط کردم ولم کن، بابا دوستم دختره
کوک: خوب تهیونگ میتونی ولش کنی
ا/ت: اخیش
کوک: وایساااااااا
ا/ت: باز چیهههههههه
کوک: پسر اونجا هست؟
ا/ت: اره
کوک: 🤨تهیونگگگگگگگ
ا/ت: نه نه غلط کردم
کوک: ببین دروغ گفته باشی تا ۲۴ ساعت فقط باید ناله کنی فهمیدی؟
ا/ت: نه نه باشه
تهیونگ: افرین بیبی گرل
ا/ت: الان میزارین برم دیگه؟
کوک: اره برو، فقط ببین الان ساعت ۶اگه تا بعد ساعت ۹ بیای میکشتمتتتتت
ویو ات
بلخره تونستم برم و رفتم دم در که کفاشامو بپوشم و...........
۵۹.۶k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.