فیک شوگا در مدرسه شبانه روزی پارت ۱
یونگی:اسمم مین یونگی هست،یه پسرِ خوابالو،خونسرد،شجاع،بی حوصلهِ جذاب و کره ای هستم.امروز قراره به یه مدرسه شبانه روزی برم ولی حوصله جمع کردن وسایلمو ندارم..:. از زبان ا/ت:اسمم ا/ت هست، یه دختر مهربون در عین حال خشن و جذاب ، پر انرژی و کیوتِ کره ای هستم. امروز قراره به یه مدرسه شبانه روزی برم و دارم وسایلمو جمع میکنم. .:. وسایلمو جمع کردم و بعد از خدا حافظی با مامان و بابام سوار ماشین شدم که برم.بین راه احساس بدی داشتم،بغض گلومو گرفت و میخواستم گریه کنم ولی جلوی خودمو میگرفتم،دیگه تحمل نداشتم و بغضم ترکید و شروع به گریه کردم اشکام جاری میشدند و ناراحت بودم که قراره تو اون مدرسه تنها باشم. من خیلی مامانی بودم و نمی دونستم بدون وجود مامانم و تنها باید چیکار کنم.وقتی به مدرسه رسیدم قبل از اینکه از ماشین پیاده بشم اشکام رو پاک کردم و سعی کردم ناراحتی که توی صورتم دیده میشد رو با یه لبخند پنهان کنم، سپس از ماشین پیاده شدم وبه طرف در ورودی حرکت کردم،جلوی در یه خانمی بود بهش سلام کردم و خودمو معرفی کردم اونم بهم گفت:(خوش اومدی عزیزم....بیا اتاقت رو بهت نشون بدم)ا/ت:(ممنون...چشم). اتاقم رو بهم نشون داد و سپس رفت.وارد اتاق شدم با دوتا دختر هم سن خودم هم اتاقی شده بودم،بهشون سلام کردم و اونا هم همچنین.اسم یکی شون جونگ ایل بود و اسم دیگری شین هه.وسایلم رو توی اتاق گذاشتم و بعد رفتم که توی مدرسه ی چرخی بزنم.مشغول نگاه کردن به تابلو های زیبای روی دیوار بودم که صدای ی شخصی منو به خودم آورد،او گفت:(سلام!...دانش آموز جدیدی؟)برگشتم و با یه پسر قد بلند با موهای مشکی،پوست سفید،چشمای کشیده و جذاب روبه رو شدم. .:. تعظیم کردم و گفتم:(سلام...بله درسته)لبخند زد و دستش رو به سمتم دراز کرد و گفت:(من جونگ هی هستم از آشنایی باهات خوشبختم) منم دستش رو گرفتم و گفتم:(منم ا/ت هستم...همچنین).جونگ هی:(نظرت در مورد مدرسه چیه؟).ا/ت:(عالیه خیلی خوبه از همه چیزش خوشم اومد)لبخند زد و گفت:(آره منم این نظرو دارم..... فردا تو کدوم کلاس حضور خواهی داشت؟) ا/ت:(نمی دونم کسی بهم نگفته)جونگ هی:(باشه پس بیا بریم از مدیر بپرسیم)ا/ت:(باشه). سپس همراه جونگ هی به طرف دفتر مدیر رفتیم و جونگ هی در رو زد و گفت:(بیا)ا/ت:(باشه) بعد باهم وارد دفتر مدیر شدیم و تعظیم کردیم،سپسمن گفتم:(سلام خانم....میشه بهم بگید که فردا قراره تو کدوم کلاس حاظر باشم؟).مدیر:(سلام عزیزم ... تو کلاس جونگ هی پایان پارت اول امیدوارم خوش تون بیاد و اینکه لطفا عجول نباشید به زودی شوگا هم میاد
۳.۴k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.