پارت ۷۳۰
پارت ۷۳۰
رمانMAM
به قلم م.ا
کپی و نشر رمان حتی با ذکر نام نویسنده حرام میباشد...
_عه ملی اذیت نکن دیگه قول میدم زود تموم شه...
از بغلش اومدم بیرون...پوکر نگاش کردم ...
_/عزیزم باید برگردم خودت از جدیت موضوع خبر داری...
مظلوم نگام کرد...بلندم کرد نشوند رو میز ارایش... دستامو دور گردنش گذاشتم...
_خب قبل از اینکه بری بزار یه نی نی خوشگل بزارم تو دلت...
_/باشه بزار ! اما اگه چیزی ویار کردم و اونجا نبود بچه اذیت شد نگیااا...من که چیزی نمیگم خودت میدونی...یه چیز دیگه ام هست...ما هنوز ازدواج نکردیم فقط عقدیم شکمم بیاد بالا مامانم اینا چی میگن...
_اره اینم هست...ولی یه راند میریم...
یهو بغلم کرد رو تخت خوابوندتم....لباشو گذاشت رو لبام..
رو تخت لخت دراز کشیده بودیم...امیر با لبخند نگام میکرد...
_امیر خان بالاخره کارتو کردی؟
_/عشقم مگه بد گذشت بهت...
_بد نگذشت اما شاهین جرم میده...گفته بود یه ربع الان چقدر شده؟ دو ساعت!
رمانMAM
به قلم م.ا
کپی و نشر رمان حتی با ذکر نام نویسنده حرام میباشد...
_عه ملی اذیت نکن دیگه قول میدم زود تموم شه...
از بغلش اومدم بیرون...پوکر نگاش کردم ...
_/عزیزم باید برگردم خودت از جدیت موضوع خبر داری...
مظلوم نگام کرد...بلندم کرد نشوند رو میز ارایش... دستامو دور گردنش گذاشتم...
_خب قبل از اینکه بری بزار یه نی نی خوشگل بزارم تو دلت...
_/باشه بزار ! اما اگه چیزی ویار کردم و اونجا نبود بچه اذیت شد نگیااا...من که چیزی نمیگم خودت میدونی...یه چیز دیگه ام هست...ما هنوز ازدواج نکردیم فقط عقدیم شکمم بیاد بالا مامانم اینا چی میگن...
_اره اینم هست...ولی یه راند میریم...
یهو بغلم کرد رو تخت خوابوندتم....لباشو گذاشت رو لبام..
رو تخت لخت دراز کشیده بودیم...امیر با لبخند نگام میکرد...
_امیر خان بالاخره کارتو کردی؟
_/عشقم مگه بد گذشت بهت...
_بد نگذشت اما شاهین جرم میده...گفته بود یه ربع الان چقدر شده؟ دو ساعت!
۳.۸k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.