★𝒓𝒆𝒗𝒆𝒏𝒈𝒆★
★𝒓𝒆𝒗𝒆𝒏𝒈𝒆★
♡𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤♡
«24»
جیمین:ا...از نیم ساعت پیش!
«تازه بعد از حرفش فهمید که سوتی داده و دستشو گذاشت جلوی دهنش»
(پیش بقیه پسرا)
~=پسرا داشتن جین رو سرزنش میکردن،که چرا داد زدی لومون دادی؟که جین هم بی اهمیت به همه اون ها و حرف هاشون به اون سه تا که داشتن با هم حرف میزدن نگاه میکرد،بعد از چند دقیقه،تهیونگ از پله ها بالا رفت و پسرا همچنان داشتن جین رو سرزنش میکردن،بعد جین یهو سریع به اون ها تهیونگ رو نشون داد و چهار تایی رفتن تو اتاق قایم شدن...تهیونگ داخل اتاق رفت و سریع اونا رو پیدا کرد و با یه حالت پوکر فیس نگاهشون میکرد...
_الان وقتی زاغ سیاه مارو چوب زدین،چی نصیبتون شد؟بهتون جایزه گرمی دادن یا اسکار؟حالا ولش کن...بیاید بریم صبحونه بخوریم...
~=پسرا واقعا خوشحال شدن که تهیونگ کاری باهاشون نداشت و بی خیال از این کارشون گذشت...رفتن دستشویی و کارای لازمو کردن«دیگه نیازی ندارم توضیح بدم چی!خودتون میدونید دیگه؟😂»بعد رفتن پایین...
ویو کوک=بعد از اینکه متوجه شدم یه فردی جیغ زد،یه نفر از پله ها اومد پایین...فکر کنم دوست تهیونگ بود پسر خوشگلی بود اومد کنار تهیونگ و بعدش با تهیونگ حرف زد،بعدش خیلی یهویی اومد و موهامو به هم ریخت و بعدش یه نگاه به تهیونگ کرد و رفت عقب...بعدش تهیونگ یه کم باهاش حرف زد که والا من نفهمیدم...بعدش تهیونگ رفت طبقه بالا،بعدش منم سعی کردم زیاد نزدیک این پسره نشم...اینم انگار مافیایی چیزی باشه...رفتم نشستم روی مبل و با بم یه کوچولو بازی کردم...متوجه صدایی از بالای سرم شدم...دیدم 4 نفر دیگه هم دارم از پله ها میان پایین...داشتم نگاهشون میکردم که یکیشون برگشت و توی صورتم زل زد...و بعدش یه جیغ بنفش کشید...صداش دقیقا مثل همونی بود که از بالای پله ها توی اتاق جیغ کشید...بعدش یه نفر که قیافش خیلی خسته به نظر میومد،انگار که با زور و بدبختی از تخت خواب بلندی کرده باشن،با دست زد تو دهنش و گفت...
یونگی:خفه دو دقیقه... سردرد گرفتم...
ویو جیهوپ=داشتم با پسرا از پله ها میومدم پایین،که دوباره جین جیغ کشید و شوگا جلوی دهنش و گرفت...بعدش اون پسره که تهیونگ دزدیده بودش«منظورش کوکیه»خندید،خندش خوشگل بود،یاد خرگوشا مینداختم،میخواستم چهرشو از نزدیک ببینم،واسه همین به سمتش رفتم...
«بچه ها اسلاید دوم استوریمه از اینجا هر کی خواست دانلودش کنه🖇️🤍»
#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#فیک#فیک_بی_تی_اس#تهکوک
♡𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤♡
«24»
جیمین:ا...از نیم ساعت پیش!
«تازه بعد از حرفش فهمید که سوتی داده و دستشو گذاشت جلوی دهنش»
(پیش بقیه پسرا)
~=پسرا داشتن جین رو سرزنش میکردن،که چرا داد زدی لومون دادی؟که جین هم بی اهمیت به همه اون ها و حرف هاشون به اون سه تا که داشتن با هم حرف میزدن نگاه میکرد،بعد از چند دقیقه،تهیونگ از پله ها بالا رفت و پسرا همچنان داشتن جین رو سرزنش میکردن،بعد جین یهو سریع به اون ها تهیونگ رو نشون داد و چهار تایی رفتن تو اتاق قایم شدن...تهیونگ داخل اتاق رفت و سریع اونا رو پیدا کرد و با یه حالت پوکر فیس نگاهشون میکرد...
_الان وقتی زاغ سیاه مارو چوب زدین،چی نصیبتون شد؟بهتون جایزه گرمی دادن یا اسکار؟حالا ولش کن...بیاید بریم صبحونه بخوریم...
~=پسرا واقعا خوشحال شدن که تهیونگ کاری باهاشون نداشت و بی خیال از این کارشون گذشت...رفتن دستشویی و کارای لازمو کردن«دیگه نیازی ندارم توضیح بدم چی!خودتون میدونید دیگه؟😂»بعد رفتن پایین...
ویو کوک=بعد از اینکه متوجه شدم یه فردی جیغ زد،یه نفر از پله ها اومد پایین...فکر کنم دوست تهیونگ بود پسر خوشگلی بود اومد کنار تهیونگ و بعدش با تهیونگ حرف زد،بعدش خیلی یهویی اومد و موهامو به هم ریخت و بعدش یه نگاه به تهیونگ کرد و رفت عقب...بعدش تهیونگ یه کم باهاش حرف زد که والا من نفهمیدم...بعدش تهیونگ رفت طبقه بالا،بعدش منم سعی کردم زیاد نزدیک این پسره نشم...اینم انگار مافیایی چیزی باشه...رفتم نشستم روی مبل و با بم یه کوچولو بازی کردم...متوجه صدایی از بالای سرم شدم...دیدم 4 نفر دیگه هم دارم از پله ها میان پایین...داشتم نگاهشون میکردم که یکیشون برگشت و توی صورتم زل زد...و بعدش یه جیغ بنفش کشید...صداش دقیقا مثل همونی بود که از بالای پله ها توی اتاق جیغ کشید...بعدش یه نفر که قیافش خیلی خسته به نظر میومد،انگار که با زور و بدبختی از تخت خواب بلندی کرده باشن،با دست زد تو دهنش و گفت...
یونگی:خفه دو دقیقه... سردرد گرفتم...
ویو جیهوپ=داشتم با پسرا از پله ها میومدم پایین،که دوباره جین جیغ کشید و شوگا جلوی دهنش و گرفت...بعدش اون پسره که تهیونگ دزدیده بودش«منظورش کوکیه»خندید،خندش خوشگل بود،یاد خرگوشا مینداختم،میخواستم چهرشو از نزدیک ببینم،واسه همین به سمتش رفتم...
«بچه ها اسلاید دوم استوریمه از اینجا هر کی خواست دانلودش کنه🖇️🤍»
#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#فیک#فیک_بی_تی_اس#تهکوک
۵.۳k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.