خوش شانس
خوش شانس
p③
همیجوری میدوییدم و گریه میکردم که یهو یه ماشین مشکی با شیشه های دودی جلوم سبز شد
خیلی ترسیده بودمو عقب عقب میرفتم که خواستم فرار کنم که یه نفر از پشت منو گرفت و سیاهی مطلق..
با سر درد شدیدی چشمامو باز کردم و با چیزی که دیدم تعجب کردم من تو تختم بودم هنوز باورم نمیشد که یه خواب بوده نفس عمیقی کشیدم پا شدم ساعتو نگا کردم که دیدم 3:45دقیقه شبه
+حتما داشتم لباسامو عوض میکردم خوابم برده
بلد شدم یه موز برداشتم رفتم تو حیاط و شروع کردم به خوردن بعد از اینکه موزم تموم شد رفتم تو اتاقم و دوباره خوابیدم که فردا برم مدرسه
ساعت9:30
ویو ا.ت
اماده شدم که برم مدرسه تو راه مدرسه چون موهام خراب شده بود تو شیشه یه ماشین مشکی که به نظر اشنا میومد داشتم موهامو درست میکردم که یهو....
بچه ها دیگه شرط نمیزارم هر شب یه پارت میزارم😁
p③
همیجوری میدوییدم و گریه میکردم که یهو یه ماشین مشکی با شیشه های دودی جلوم سبز شد
خیلی ترسیده بودمو عقب عقب میرفتم که خواستم فرار کنم که یه نفر از پشت منو گرفت و سیاهی مطلق..
با سر درد شدیدی چشمامو باز کردم و با چیزی که دیدم تعجب کردم من تو تختم بودم هنوز باورم نمیشد که یه خواب بوده نفس عمیقی کشیدم پا شدم ساعتو نگا کردم که دیدم 3:45دقیقه شبه
+حتما داشتم لباسامو عوض میکردم خوابم برده
بلد شدم یه موز برداشتم رفتم تو حیاط و شروع کردم به خوردن بعد از اینکه موزم تموم شد رفتم تو اتاقم و دوباره خوابیدم که فردا برم مدرسه
ساعت9:30
ویو ا.ت
اماده شدم که برم مدرسه تو راه مدرسه چون موهام خراب شده بود تو شیشه یه ماشین مشکی که به نظر اشنا میومد داشتم موهامو درست میکردم که یهو....
بچه ها دیگه شرط نمیزارم هر شب یه پارت میزارم😁
۱.۹k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.