دوپارتی
#دوپارتی
هیونجین
چند سال بعد
دیگه نمیتونست تحمل کنه چون از وقتی که تو رفته بودی نمیتونست دیگه زندگی کنه همش گریه میکرد به یک جا خیره میشد یاد خاطرههایی که با هم داشتین میافتاد
بالاخره تصمیم گرفت پیش تو بیاد ولی قبلش عکس تو رو تو بغلش گرفته بود همش داشت به چهره زیبات نگاه میکرد این پسر واقعاً عاشقت بود نمیتونست بدون تو زندگی کنه قبل از مرگش به جاهایی که تو دوست داشتی رفت تا خاطرههاتون رو زنده کنه بعد گشتن چند جا دیگه نتونست تحمل کنه بغض داشت گلوش رو چنگ میزد پس به خونه برگشت تیغ رو تو دستش گرفت میخواست رو شاهرگش بکشه که همون لحظه صدای تو رو شنید
ا.ت: واقعا میخوای به خاطر من یه همچین بلایی سر خودت بیاری؟
از تعجب خشکش زده بود و هیچی نمیتونست بگه
ا.ت: هیونجین این کار رو با خودت نکن تو میتونی دوباره زندگی کنی دوباره عاشق بشی اینو بدون تنها دختر این دنیا من نیستم و میتونی عاشق دختر دیگهای بشی هیون من تو رو خدا دوباره زندگی کن دوباره عاشق شو گریه نکن لطفاً خواهش میکنم
هیونجین: آره درسته تنها دختر تو این دنیا تو نیستی ولی من عاشق تو شدم تا حالا من دختری به زیبایی تو ندیدم پس لطفاً اجازه بده پیشت بیام
ا.ت: هیونجین خواهش میکنم این کارو با خودت نکن بیا الان من رو بغل کن ببوس ولی این کارو با خودت نکن
هیونجین بعد شنیدن حرفت تو بغلت پرید و تورو هی میبوسید
هیونجین: میدونی چقدر دلم برات تنگ شده چرا ولم کردی میدونی که من بدون تو نمیتونم زندگی کنم
ا.ت: هیونجین من الان باید برم ولی تو هم باید بهم یه قول بدی اینکه به خودت آسیب نرسونی زندگی کنی و دوباره عاشق شی وگرنه من باهات قهر میکنم😐
هیونجین: باشه کیوتم دیگه گریه نمیکنم دوباره زندگی میکنم ولی دیگه نمیتونم عاشق شم پس اینو از من نخا
ا.ت: هیونجین میخوام اینو بدونی که من همیشه پیشتم باشه هیونم؟
هیونجین: باشه ا.تم ❤
برای آخرین بار همو بوسیدین و تو ناپدید شدی
هیونجین که بعد دیدن تو حالش بهتر شد دوباره زندگی کردن ادامه داد چون به تو قول داده بود
تمام یه لایک کن دیگه دستت طلا خوشگلم 😑❤
هیونجین
چند سال بعد
دیگه نمیتونست تحمل کنه چون از وقتی که تو رفته بودی نمیتونست دیگه زندگی کنه همش گریه میکرد به یک جا خیره میشد یاد خاطرههایی که با هم داشتین میافتاد
بالاخره تصمیم گرفت پیش تو بیاد ولی قبلش عکس تو رو تو بغلش گرفته بود همش داشت به چهره زیبات نگاه میکرد این پسر واقعاً عاشقت بود نمیتونست بدون تو زندگی کنه قبل از مرگش به جاهایی که تو دوست داشتی رفت تا خاطرههاتون رو زنده کنه بعد گشتن چند جا دیگه نتونست تحمل کنه بغض داشت گلوش رو چنگ میزد پس به خونه برگشت تیغ رو تو دستش گرفت میخواست رو شاهرگش بکشه که همون لحظه صدای تو رو شنید
ا.ت: واقعا میخوای به خاطر من یه همچین بلایی سر خودت بیاری؟
از تعجب خشکش زده بود و هیچی نمیتونست بگه
ا.ت: هیونجین این کار رو با خودت نکن تو میتونی دوباره زندگی کنی دوباره عاشق بشی اینو بدون تنها دختر این دنیا من نیستم و میتونی عاشق دختر دیگهای بشی هیون من تو رو خدا دوباره زندگی کن دوباره عاشق شو گریه نکن لطفاً خواهش میکنم
هیونجین: آره درسته تنها دختر تو این دنیا تو نیستی ولی من عاشق تو شدم تا حالا من دختری به زیبایی تو ندیدم پس لطفاً اجازه بده پیشت بیام
ا.ت: هیونجین خواهش میکنم این کارو با خودت نکن بیا الان من رو بغل کن ببوس ولی این کارو با خودت نکن
هیونجین بعد شنیدن حرفت تو بغلت پرید و تورو هی میبوسید
هیونجین: میدونی چقدر دلم برات تنگ شده چرا ولم کردی میدونی که من بدون تو نمیتونم زندگی کنم
ا.ت: هیونجین من الان باید برم ولی تو هم باید بهم یه قول بدی اینکه به خودت آسیب نرسونی زندگی کنی و دوباره عاشق شی وگرنه من باهات قهر میکنم😐
هیونجین: باشه کیوتم دیگه گریه نمیکنم دوباره زندگی میکنم ولی دیگه نمیتونم عاشق شم پس اینو از من نخا
ا.ت: هیونجین میخوام اینو بدونی که من همیشه پیشتم باشه هیونم؟
هیونجین: باشه ا.تم ❤
برای آخرین بار همو بوسیدین و تو ناپدید شدی
هیونجین که بعد دیدن تو حالش بهتر شد دوباره زندگی کردن ادامه داد چون به تو قول داده بود
تمام یه لایک کن دیگه دستت طلا خوشگلم 😑❤
۶.۰k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.