توکیو ریونجرز ۲
ا/ت :وستای فیلم صدای مایکی در اومد .
مایکی:دوریاکی هام تموم شده ،کسی حق نداره فیلم ببینه تا من دوریاکی گیرم بیاد.
اما چپ،چپ به مایکی نگاه کرد و فیلم رو قطع کرد.خودت از رو ناچار دوریاکی هات رو دادی به مایکی تا حرف نزنه.
(تمام شدن فیلم)
اما داشت از ترس به خودش میلرزید ؛ ولی خودت و سانزو عین خیالتون نبود.
مایکی هم ی طرف کپه مرگشو گذاشته بود.
برای این که اما از ترس بیاد بیرون صداش زدی .
ا/ت:اما اگر بخوای میتونم موهات رو بافت بزنم .
اما قبول کرد و دوتایی رفتین تو اتاق اما.
سانزو : مایکی تن لشت رو بلند کن برو تو اتاق بخواب.
مایکی گفت ولم کن ،سانزو هم قبول کرد رفت رو تخت مایکی سرشو کرد تو گوشیش.
ا/ت: بعد دو ساعت کار موهای اما تموم شد و رفتین پایین (بچه ها مدل موی اما تو اسلاید دوم هست) و با صحنه ای که رو به رو شدین شکه نگاه میکردین ؛مایکی تمام دوریاکی های تو یخچال رو خورده بود.
سانزو :یاااااا مایکی کو... (فهمید که اما و ا/ت وایسادین ،حرفش رو خورد) کو...چ..ک به چه حقی تمام دوریاکی هارو خوردی .
ا/ت : سانزو سان مهم نیست ، به هر حال اما اومد موهاشو به مایکی نشون بده .
مایکی :وایییییی منم میخوام موهام رو مثل اما کنم .(با حالت کیوت گفت)
ا/ت : باشه بیا موهات رو مثل اما بافت میزنم
(۳ساعت بعد )
ا/ت : کار موهای مایکی که تموم شد تقریباً ساعت۲بود و فردا میخواستین برین مدرسه .
ا/ت : سانزو سان
سانزو : بله
ا/ت : تو هم میخوای موهات رو بافت بزنم .
سانزو :دوست دارم ولی بزار برای ی دفعه ی دیگه الا دیر وقته .
اما و مایکی باهم به ساعت نگاه کرد و گفتن کی زمان گذشت.
سانزو : من دیگه برم دروقته .خدافظ .
قبل از این که سانزو بره رو به سانزو کردی گفتی: فردا شب تولدمه یا بهتر بگم پارتی داریم اگر خواستی بیا.
سانزو گفت شمارت رو از اما میگیرم و رفت.
(صبح)
ا/ت :از خواب بلند شدم و ماسواک زدم موهام رو دم اسبی پایین بستم .
اما :بلند شم مسواک زدم و به موهام نگاه کردم خیلی خوب بود ؛انگار همین الا بافت زدم .
مایکی :از خواب بلند شدم خواستم گوشیم رو باز کنم با دیدن خودم تو گوشی وحشت کردم و جیغ زدم،جوری اما و ا/ت با هم وارد اتاق شدن و گفتن چیه ولی تا منو دیدن خودشونو جیغ زدن .(توجه :مایکی قبل از این که بکپه موهاشو باز کرد)
ا/ت : مایکی کون مگه من موهات رو بافت نزدم .
مایکی :بازش کردم .
(بعد تمام کردن کار های شخصی و خوردن صبحونه )
ا/ت : نشستم موهای مایکی رو دوتا بافت زدم و رفتین مدرسه .
رسیدیم دم در دراکن رو دیدیم و اما مثل خر ذوق کرد و پرید بقل دراکن .
دراکن : یا اما موهات چه خوب شده .
اما: ا/ت برام درستش کرده .خوشگل شدم ؟(با حالت مظلوم)
آره خیلی خوشگل شدی بیبی من .
مایکی حالت تهو گرفتم بریم .
وسط راه تو و اما از مایکی و دراکن جدا شدین .
(زنگ تفریح)
با اما از کلاس بیرون اومدید و رفتین سمت اکیپ مایکی .
اما تو رو با همه آشنا کرد.ا/ت : سلام.
بعدباجی از موهای اما تعریف کردباجی: اما خیلی خوشگل شدی ببا این مدل موی جدید.اما: ا/ت برام درستش کرده .
باجی :میشه برای منم درست کنی .
ا/ت : حتما ولی الا نمیتونم چون وسایل ندارم .ببخشید.
بعد کلی حرف زدن کازوتورا اومد و نشست .
مایکی : موز گرامی کجا بودی .
کازوتورا : همش تقصیر تو بود من دیر رسیدم .مجبور شدم برم دفتر مدیر.
از اما پرسیدی چه ربطی داره به مایکی و اما گفت :این عادیه.
بعد کلی حرف زدن همه رو برای فردا شب که پارتی تولدت بود دعوت کردی و گفتی بعد پارتی هر کس دوست داره شب میتونه بمونه خونه ی من.
این پارت طولانی بود .
پارت بعدی چون حساسه کوتاه هست
امیدوارم خوشتون بیاد💜🍡
مایکی:دوریاکی هام تموم شده ،کسی حق نداره فیلم ببینه تا من دوریاکی گیرم بیاد.
اما چپ،چپ به مایکی نگاه کرد و فیلم رو قطع کرد.خودت از رو ناچار دوریاکی هات رو دادی به مایکی تا حرف نزنه.
(تمام شدن فیلم)
اما داشت از ترس به خودش میلرزید ؛ ولی خودت و سانزو عین خیالتون نبود.
مایکی هم ی طرف کپه مرگشو گذاشته بود.
برای این که اما از ترس بیاد بیرون صداش زدی .
ا/ت:اما اگر بخوای میتونم موهات رو بافت بزنم .
اما قبول کرد و دوتایی رفتین تو اتاق اما.
سانزو : مایکی تن لشت رو بلند کن برو تو اتاق بخواب.
مایکی گفت ولم کن ،سانزو هم قبول کرد رفت رو تخت مایکی سرشو کرد تو گوشیش.
ا/ت: بعد دو ساعت کار موهای اما تموم شد و رفتین پایین (بچه ها مدل موی اما تو اسلاید دوم هست) و با صحنه ای که رو به رو شدین شکه نگاه میکردین ؛مایکی تمام دوریاکی های تو یخچال رو خورده بود.
سانزو :یاااااا مایکی کو... (فهمید که اما و ا/ت وایسادین ،حرفش رو خورد) کو...چ..ک به چه حقی تمام دوریاکی هارو خوردی .
ا/ت : سانزو سان مهم نیست ، به هر حال اما اومد موهاشو به مایکی نشون بده .
مایکی :وایییییی منم میخوام موهام رو مثل اما کنم .(با حالت کیوت گفت)
ا/ت : باشه بیا موهات رو مثل اما بافت میزنم
(۳ساعت بعد )
ا/ت : کار موهای مایکی که تموم شد تقریباً ساعت۲بود و فردا میخواستین برین مدرسه .
ا/ت : سانزو سان
سانزو : بله
ا/ت : تو هم میخوای موهات رو بافت بزنم .
سانزو :دوست دارم ولی بزار برای ی دفعه ی دیگه الا دیر وقته .
اما و مایکی باهم به ساعت نگاه کرد و گفتن کی زمان گذشت.
سانزو : من دیگه برم دروقته .خدافظ .
قبل از این که سانزو بره رو به سانزو کردی گفتی: فردا شب تولدمه یا بهتر بگم پارتی داریم اگر خواستی بیا.
سانزو گفت شمارت رو از اما میگیرم و رفت.
(صبح)
ا/ت :از خواب بلند شدم و ماسواک زدم موهام رو دم اسبی پایین بستم .
اما :بلند شم مسواک زدم و به موهام نگاه کردم خیلی خوب بود ؛انگار همین الا بافت زدم .
مایکی :از خواب بلند شدم خواستم گوشیم رو باز کنم با دیدن خودم تو گوشی وحشت کردم و جیغ زدم،جوری اما و ا/ت با هم وارد اتاق شدن و گفتن چیه ولی تا منو دیدن خودشونو جیغ زدن .(توجه :مایکی قبل از این که بکپه موهاشو باز کرد)
ا/ت : مایکی کون مگه من موهات رو بافت نزدم .
مایکی :بازش کردم .
(بعد تمام کردن کار های شخصی و خوردن صبحونه )
ا/ت : نشستم موهای مایکی رو دوتا بافت زدم و رفتین مدرسه .
رسیدیم دم در دراکن رو دیدیم و اما مثل خر ذوق کرد و پرید بقل دراکن .
دراکن : یا اما موهات چه خوب شده .
اما: ا/ت برام درستش کرده .خوشگل شدم ؟(با حالت مظلوم)
آره خیلی خوشگل شدی بیبی من .
مایکی حالت تهو گرفتم بریم .
وسط راه تو و اما از مایکی و دراکن جدا شدین .
(زنگ تفریح)
با اما از کلاس بیرون اومدید و رفتین سمت اکیپ مایکی .
اما تو رو با همه آشنا کرد.ا/ت : سلام.
بعدباجی از موهای اما تعریف کردباجی: اما خیلی خوشگل شدی ببا این مدل موی جدید.اما: ا/ت برام درستش کرده .
باجی :میشه برای منم درست کنی .
ا/ت : حتما ولی الا نمیتونم چون وسایل ندارم .ببخشید.
بعد کلی حرف زدن کازوتورا اومد و نشست .
مایکی : موز گرامی کجا بودی .
کازوتورا : همش تقصیر تو بود من دیر رسیدم .مجبور شدم برم دفتر مدیر.
از اما پرسیدی چه ربطی داره به مایکی و اما گفت :این عادیه.
بعد کلی حرف زدن همه رو برای فردا شب که پارتی تولدت بود دعوت کردی و گفتی بعد پارتی هر کس دوست داره شب میتونه بمونه خونه ی من.
این پارت طولانی بود .
پارت بعدی چون حساسه کوتاه هست
امیدوارم خوشتون بیاد💜🍡
۳.۸k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.