𝚙𝚊𝚛𝚝¹⁰
𝚙𝚊𝚛𝚝¹⁰
ا.ت. ولی تو اولین نفری هستی که منو میبوسی(اره جون عمت🗿)
شوگا. خوبه من اولین بوست رو گرفتم حالا تو منو ببوس
ا.ت. چییی؟ من؟
شوگا. کسی دیگه ای به جز تو اینجاس؟
ا.ت. نه..
شوگا. پس منو ببوس
ا.ت. باشه
رفتم نزدیک صورتش و بوسیدمش و اون منو بقل کرد و برد تو اتاق و....(برای شادی روح ا.ت یه صلوات بلند تو کامنتا بفرستین📿🗿🤲)
ا.ت. بابا
شوگا. من دیگه بابات نیستم ددیتم
ا.ت. نه تو بابامی
شوگا. گفتم ددیتم
ا.ت. بابا بابا بابا
شوگا. باز میخوای به فاک بری؟
ا.ت. نه گوه خوردم
شوگا. پس حرف نزن
ا.ت. ددی؟
شوگا. هوم؟
ا.ت. دلم درد میکنه
شوگا. دراز بکش برات ماساژ بدم
ا.ت. باشه
دراز کشیدم و اون خیلی آروم دلم رو ماساژ داد
ا.ت. من فقط ۱۹ سالمه و فردا تولدمه برای چی اینکارو کردی؟
شوگا. چون دوستت دارم
ا.ت. چی؟ از کی؟
شوگا. از اولین باری که دیدمت
ا.ت. واقعا؟
شوگا. اره
اومد پیشم و بقلم کرد و لبم رو بوسید
(فردا)
صبح بلند شدم دیدم یونگی خیلی کیوت خوابیده رو لپش رو بوسیدم و رفتم پایین و اجوما میز صبحانه رو چیده بود که دیدم شوگا اومده پایین
ا.ت. چه عجب آقای مین
شوگا. من ددیتم
ا.ت. خیلی خب ددی خوابالو بیا صبحانه بخور
شوگا. باشه
شوگا صبحانه رو خورد و بهم گفت که میخواد بره شرکت و منم تو خونه حوصلم پوکیده بود برای همین رفتم تو حیاط و رو تاب نشستم و با پاهام خودم رو هل میدادم که صدای پیامک گوشیم اومد ، گوشیم رو باز کردم و دیدم نوشته بود که: ......
و....
ا.ت. ولی تو اولین نفری هستی که منو میبوسی(اره جون عمت🗿)
شوگا. خوبه من اولین بوست رو گرفتم حالا تو منو ببوس
ا.ت. چییی؟ من؟
شوگا. کسی دیگه ای به جز تو اینجاس؟
ا.ت. نه..
شوگا. پس منو ببوس
ا.ت. باشه
رفتم نزدیک صورتش و بوسیدمش و اون منو بقل کرد و برد تو اتاق و....(برای شادی روح ا.ت یه صلوات بلند تو کامنتا بفرستین📿🗿🤲)
ا.ت. بابا
شوگا. من دیگه بابات نیستم ددیتم
ا.ت. نه تو بابامی
شوگا. گفتم ددیتم
ا.ت. بابا بابا بابا
شوگا. باز میخوای به فاک بری؟
ا.ت. نه گوه خوردم
شوگا. پس حرف نزن
ا.ت. ددی؟
شوگا. هوم؟
ا.ت. دلم درد میکنه
شوگا. دراز بکش برات ماساژ بدم
ا.ت. باشه
دراز کشیدم و اون خیلی آروم دلم رو ماساژ داد
ا.ت. من فقط ۱۹ سالمه و فردا تولدمه برای چی اینکارو کردی؟
شوگا. چون دوستت دارم
ا.ت. چی؟ از کی؟
شوگا. از اولین باری که دیدمت
ا.ت. واقعا؟
شوگا. اره
اومد پیشم و بقلم کرد و لبم رو بوسید
(فردا)
صبح بلند شدم دیدم یونگی خیلی کیوت خوابیده رو لپش رو بوسیدم و رفتم پایین و اجوما میز صبحانه رو چیده بود که دیدم شوگا اومده پایین
ا.ت. چه عجب آقای مین
شوگا. من ددیتم
ا.ت. خیلی خب ددی خوابالو بیا صبحانه بخور
شوگا. باشه
شوگا صبحانه رو خورد و بهم گفت که میخواد بره شرکت و منم تو خونه حوصلم پوکیده بود برای همین رفتم تو حیاط و رو تاب نشستم و با پاهام خودم رو هل میدادم که صدای پیامک گوشیم اومد ، گوشیم رو باز کردم و دیدم نوشته بود که: ......
و....
۳.۷k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.