به من که بوی تو دارد دلم چه مدهوشم
به من که بوی تو دارد دلم چه مدهوشم
به من که گل به کدامین چمن در آغوشم
و هر چه گل به چمن میدهد فراموشم
ز روز تازه که با گل بود به تن دوشم
ولی چه سود که در بزم وصل چهرهی دوست
به رنگ غنچهی نوروز بخروشم
ولی ز حسرت آن دم که با تو بودم مست
به رنگ شعلهی آتش ، که گشت خاموشم
به رنگ شعلهی سوزان که میدرخشد شب
به بوی زلف دلاویز بهار گلپوشم
به من که گل به کدامین چمن در آغوشم
و هر چه گل به چمن میدهد فراموشم
ز روز تازه که با گل بود به تن دوشم
ولی چه سود که در بزم وصل چهرهی دوست
به رنگ غنچهی نوروز بخروشم
ولی ز حسرت آن دم که با تو بودم مست
به رنگ شعلهی آتش ، که گشت خاموشم
به رنگ شعلهی سوزان که میدرخشد شب
به بوی زلف دلاویز بهار گلپوشم
۱.۴k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.