ویو ات :
ویو ات :
همه داخل کلاس منتظر بودیم که معلم ورزش بیاد که بجاش مدیر اومد داخل کلاس و گفت
مدیر : بچه ها امروز دبیر ورزشتون مریض شده و نمیاد چون امروز هم روز تمیزکاریه
شما میتونید به دو دسته تقسیم شین
یه دسته کلاس رو تمیز کنن و یه دسته بشینن برای امتحان ریاضی فردا درسشون رو مرور کنن
خب همهی بچه ها رفتن برای تمیز کاری پس منم کیفم رو برداشتم و رفتم سمت اتاق مطالعه تا برای امتحان فردا یکم مرور کنم
پرش زمانی به شب :
ویو ات :
داخل اتاق نشسته بودم مطالعه میکردم که چونگ هی وارد اتاق شد :
چونگ هی: ات خسته نشدی از بس درس خوندی
ات : چونگ هی من عادت دارم
چونگ هی : یعنی چی که عادت دارم ببین ساعت ¹¹:⁵ دقیقه رو نشون میده تو از وقتی اومدی خونه رفتی تو اتاق و دیگه نیومدی بیرون
ات : جینجا ؟ و متاسفم
چونگ هی: هی نیاز نیس معذرت بخوای
ات :, راستش خیلی گشنمه چی داریم
چونگ هی: رامن با نوشیدنی میخوری
ات : اره ولی برای نوشیدنی دیگه چی داریم
چونگ هی : نوشیدنی برات میلکیس میارم باهاش بخوری چطوره ( برای کسایی که نمیدونم میلکیس چیه یه نوع نوشابه گاز داره)
ات : عالیه
کیفم رو برای فردا آماده کردم که چونگ هی با غذا اومد پیشم
چونگ هی: بیا اینم غذا
ات : مرسی ، راستی تهیونگ خوابه؟
چونگ هی : اره خوابه منم نگرانت بودم برای همین اومدم
ات : خب پس برو بخواب حتما هم خسته ای
چونگ هی : نه اتفاقا خوابم هم نمیبره
ات : اوکی
چونگ : میگم ات من اینجا باشم باهم حرف بزنیم مشکلی که نداره
ات : نه ( با دهن پر )
همه داخل کلاس منتظر بودیم که معلم ورزش بیاد که بجاش مدیر اومد داخل کلاس و گفت
مدیر : بچه ها امروز دبیر ورزشتون مریض شده و نمیاد چون امروز هم روز تمیزکاریه
شما میتونید به دو دسته تقسیم شین
یه دسته کلاس رو تمیز کنن و یه دسته بشینن برای امتحان ریاضی فردا درسشون رو مرور کنن
خب همهی بچه ها رفتن برای تمیز کاری پس منم کیفم رو برداشتم و رفتم سمت اتاق مطالعه تا برای امتحان فردا یکم مرور کنم
پرش زمانی به شب :
ویو ات :
داخل اتاق نشسته بودم مطالعه میکردم که چونگ هی وارد اتاق شد :
چونگ هی: ات خسته نشدی از بس درس خوندی
ات : چونگ هی من عادت دارم
چونگ هی : یعنی چی که عادت دارم ببین ساعت ¹¹:⁵ دقیقه رو نشون میده تو از وقتی اومدی خونه رفتی تو اتاق و دیگه نیومدی بیرون
ات : جینجا ؟ و متاسفم
چونگ هی: هی نیاز نیس معذرت بخوای
ات :, راستش خیلی گشنمه چی داریم
چونگ هی: رامن با نوشیدنی میخوری
ات : اره ولی برای نوشیدنی دیگه چی داریم
چونگ هی : نوشیدنی برات میلکیس میارم باهاش بخوری چطوره ( برای کسایی که نمیدونم میلکیس چیه یه نوع نوشابه گاز داره)
ات : عالیه
کیفم رو برای فردا آماده کردم که چونگ هی با غذا اومد پیشم
چونگ هی: بیا اینم غذا
ات : مرسی ، راستی تهیونگ خوابه؟
چونگ هی : اره خوابه منم نگرانت بودم برای همین اومدم
ات : خب پس برو بخواب حتما هم خسته ای
چونگ هی : نه اتفاقا خوابم هم نمیبره
ات : اوکی
چونگ : میگم ات من اینجا باشم باهم حرف بزنیم مشکلی که نداره
ات : نه ( با دهن پر )
۴.۰k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.