برو بیرون مینهو تا نیومدم با لگد بیرونت کنم....مینهو: ترو
برو بیرون مینهو تا نیومدم با لگد بیرونت کنم....مینهو: ترو خدا بزار دودقیقه پیشت باشم...گفتم نهههههههه بررروووو بیرون تا جور دیگه ای بیرونت نکردم.....( مینهو زل زد به من) بعد چند دقیقه... شپلق ....مینهو: اخخخخخخ دماغم ...حقته نوش جونت تا توباشی به من زل نزنی ...مینهو: تو باشی برام کافیه....کم حرف بزن بابا ازین عاشقونه بازیا در نیار تروخدا جنبه ندارم...اه اه...مینهو: خیلی خری...یه بار خواستم تو زندگیم ادای ادمای عاشق و در بیارم...تو خرتری....دیگه نشنوم به من گفتی خر ...مفهوم شد؟؟؟؟...اره ...اره نه بله...( بخشی از کتاب سارا دیوونه ی خل و چل)
۲.۷k
۲۵ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.