عارفی را دیدند مشعلی و جام آبی در دست، پرسیدند: کجا می رو
عارفی را دیدند مشعلی و جام آبی در دست، پرسیدند: کجا می روی؟
گفت: می روم با آتش، بهشت را بسوزانم و با آب جهنم را خاموش کنم،
تا مردم خدا را فقط به خاطر عشق به او بپرستند،
نه به خاطر عیاشی در بهشت و ترس از جهنم
گفت: می روم با آتش، بهشت را بسوزانم و با آب جهنم را خاموش کنم،
تا مردم خدا را فقط به خاطر عشق به او بپرستند،
نه به خاطر عیاشی در بهشت و ترس از جهنم
۱.۶k
۱۵ آذر ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.