من چشم انتظار دستان پرمهرت
من چشم انتظار دستان پرمهرت
هرروز چشم به جاده ای می دوزم
با پرچینهایی پُر ازشقایق و یاس که به خورشید تکیه داده اند
در دورترین نقطه همانجا که جاده دستانش را به خورشید داده است آمدنت را انتظارمیکشم
میدانی
آمدنت برای من معجزه ای است غیر ممکن
اما
ایمان دارم که خواهی امدای رسول عشق
هرروز چشم به جاده ای می دوزم
با پرچینهایی پُر ازشقایق و یاس که به خورشید تکیه داده اند
در دورترین نقطه همانجا که جاده دستانش را به خورشید داده است آمدنت را انتظارمیکشم
میدانی
آمدنت برای من معجزه ای است غیر ممکن
اما
ایمان دارم که خواهی امدای رسول عشق
۳۱۰
۳۰ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.