نامه خانواده خبرنگار ربوده شده ایرانی در لبنان به ظریف؛ ف
نامه خانواده خبرنگار ربوده شده ایرانی در لبنان به ظریف؛ فقط سه دقیقه به حرف ما گوش دهید ؛
خانواده کاظم اخوان، خبرنگار مفقودالاثر مشهدی در لبنان نامهای خطاب به وزیر امور خارجه منتشر کردند.
خانواده کاظم اخوان، خبرنگار مفقودالاثر مشهدی در لبنان، نامهای خطاب به محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه منتشر و بهصورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم خراسانرضوی قرار دادند.
متن نامه به این شرح است:
جناب آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه ایران با سلام و آرزوی توفیق الهی برای همه خبرنگاران و درود بر شهدای خبرنگار روز پدر، روز مادر، روز پرستار، روز جانباز و...؛
همهاش را دوست دارم، اما روز خبرنگار را بیشتر دوست دارم اگرچه برای من باز شدن زخمهای کهنه سی و سه ساله است اما باز امیدوار میشوم سرنوشت نامعلوم برادر خبرنگارم پس از 33 سال دوباره مورد توجه قرار گیرد در حال و هوای روز خبرنگار گم شدهای دارم که سی و سه سال پیش در سرزمینی دیگر گم کردهام؛
چیزی گم است؛
دور نیست؛
در همین نزدیکی است؛
اما سی و سه سال است کسی نشانهای از او نداده و نمیدهد این سالها را که مرور میکنم میبینم نه او گم نشده است ما خود را گم کردهایم.
جنابعالی خبرسازترین وزیر امور خارجه پس از انقلاب بودهاید و در نزد افکار عمومی تا قهرمان ملی ارتقا پیدا کردهاید،
کاری کردید کارستان دست مریزاد.
صدها خبرنگار از همه کشورهای دنیا برای ارسال اخبار مذاکرات در وین حضور داشتند تا خبر نهایی یعنی توافق را به جهانیان اعلام کنند اما توافق بدون یک خبرنگار بود و آن خبرنگار «کاظم اخوان» بود،
خبرنگار عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران که 33 سال پیش به همراه احمد متوسلیان، سید محسن موسوی و تقی رستگارمقدم در حین ماموریت دیپلماتیک در لبنان توسط عوامل وابسته به رژیم صهیونیستی ربوده شد؛
با کمال افتخار میگویم آنان برای کمک به ملت مظلوم لبنان در برابر حملات رژیم صهیونیستی به آنجا رفته بودند این چهار تن حماسهداران حماسهساز بودند که در همه حضورهای تکلیفشان و در شرایط و فضاهای مختلف برای ادای وظیفه بیش از حد توان خود کوشیدهاند.
آنان نشانه خدا هستند، از تبار مردانی که پا به راه حق گذاشتند و خود نشانه راه شدند مومنانی که در صراط حق بر مدار ولایت پا به راه شهادت گذاشتند یادگاران خدایی که باید آنان را به یاد آورد نام آنان در تاریخ ثبت شده است کاظم برای من، بوی جهاد و شهادت و مقاومت می دهد من واو عطر انفاس قدسی عارف شهید دکتر چمران را به یادگار داریم و خط عشق و شهود واقعی را از او آموختیم.
تا جگر خون ما تا دل مجنون ما تا غم افزون ما کسب کند بهتری شکر که ما سوختیم سوختن آموختیم وز جگر افروختیم شیوه سامندری
من و برادرم همشهری امام رضا(ع)! هستیم؛
مشهد شهر شهادت نخستین جایی که جنابعالی بعد از پایان مذاکرات نفسگیر و تلاش شبانهروزی مذاکرت تشریف آوردید کاظم «اخوان» برادر من و شماست،
روزی که برادر خبرنگارم رفت، نمیدانست که حتی یک عکس نخواهد گرفت و خبری مخابره نخواهد کرد، چرا که خودش و همراهانش خبرساز خواهند شد.
تا امروز که 17 مرداد سال 1394 مصادف با روز خبرنگار است 33 سال گذشته که او خود خبر شده، خبرهایی که گاه شنیدنش جانمان را به لب میرساند و گاه روح افزا که خبری از نگارخبر ساز ما باز آید میگویند این همه سال گذشته است و دیگر خبری نیست.
در نگاه آنها که عادت میکنند بیخبری خوش خبری نمیشود،
بی خبری بیخبری است،
بی عملی است.
چیزی است که نتیجهاش وضعیت امروز ما است.
سالهاست داغی بر دل ما باقی است، فریادی در گلو مانده و چشمانی که از انتظار خشک شده است، آهن که نیست جان ما آخر دل است، نمیدانید بی او چه برما گذشته و میگذرد.
روز خبرنگار یاد گمشدهای است که دلمان برای دیدارش پر میزند اما با گذشت بیش از سه دهه همچنان در برزخی خبری به سر میبریم و هیچکس هنوز بهطور قطع از سرنوشت او و همرانش خبر ندارد،
در این سالها به هر مسئولی برای روشنشدن و پیگیری سرنوشت او نامه نوشتیم.
با مسئولان مختلف ملاقات کردیم، با رسانهها مصاحبه کردیم، اما هیچگاه پاسخ روشن و دقیقی با دلایل متقن و محکم دریافت نکردیم با پای خسته عمری از پی او دویدهام،
اما باید همچنان در بیم و امید زندگی کنیم تا دستی از غیب برون آید و کاری کند.
در 33 سالی که خودش یک عمر است، استخوان خرد کردیم، مو سپید کردیم.
آیا تنهایی مادری که منتظر بازگشت فرزندش هست و جان به جان آفرین تسلیم کرده را دیدهاید؟
قصه آشنا و سادهای دارد رویدادی که 33سال بهطور مستقیم ما را تحت تأثیر خود قرار داد و هنوز هم با تبعات آن درگیریم و نمیتوانیم بگوییم
خانواده کاظم اخوان، خبرنگار مفقودالاثر مشهدی در لبنان نامهای خطاب به وزیر امور خارجه منتشر کردند.
خانواده کاظم اخوان، خبرنگار مفقودالاثر مشهدی در لبنان، نامهای خطاب به محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه منتشر و بهصورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم خراسانرضوی قرار دادند.
متن نامه به این شرح است:
جناب آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه ایران با سلام و آرزوی توفیق الهی برای همه خبرنگاران و درود بر شهدای خبرنگار روز پدر، روز مادر، روز پرستار، روز جانباز و...؛
همهاش را دوست دارم، اما روز خبرنگار را بیشتر دوست دارم اگرچه برای من باز شدن زخمهای کهنه سی و سه ساله است اما باز امیدوار میشوم سرنوشت نامعلوم برادر خبرنگارم پس از 33 سال دوباره مورد توجه قرار گیرد در حال و هوای روز خبرنگار گم شدهای دارم که سی و سه سال پیش در سرزمینی دیگر گم کردهام؛
چیزی گم است؛
دور نیست؛
در همین نزدیکی است؛
اما سی و سه سال است کسی نشانهای از او نداده و نمیدهد این سالها را که مرور میکنم میبینم نه او گم نشده است ما خود را گم کردهایم.
جنابعالی خبرسازترین وزیر امور خارجه پس از انقلاب بودهاید و در نزد افکار عمومی تا قهرمان ملی ارتقا پیدا کردهاید،
کاری کردید کارستان دست مریزاد.
صدها خبرنگار از همه کشورهای دنیا برای ارسال اخبار مذاکرات در وین حضور داشتند تا خبر نهایی یعنی توافق را به جهانیان اعلام کنند اما توافق بدون یک خبرنگار بود و آن خبرنگار «کاظم اخوان» بود،
خبرنگار عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران که 33 سال پیش به همراه احمد متوسلیان، سید محسن موسوی و تقی رستگارمقدم در حین ماموریت دیپلماتیک در لبنان توسط عوامل وابسته به رژیم صهیونیستی ربوده شد؛
با کمال افتخار میگویم آنان برای کمک به ملت مظلوم لبنان در برابر حملات رژیم صهیونیستی به آنجا رفته بودند این چهار تن حماسهداران حماسهساز بودند که در همه حضورهای تکلیفشان و در شرایط و فضاهای مختلف برای ادای وظیفه بیش از حد توان خود کوشیدهاند.
آنان نشانه خدا هستند، از تبار مردانی که پا به راه حق گذاشتند و خود نشانه راه شدند مومنانی که در صراط حق بر مدار ولایت پا به راه شهادت گذاشتند یادگاران خدایی که باید آنان را به یاد آورد نام آنان در تاریخ ثبت شده است کاظم برای من، بوی جهاد و شهادت و مقاومت می دهد من واو عطر انفاس قدسی عارف شهید دکتر چمران را به یادگار داریم و خط عشق و شهود واقعی را از او آموختیم.
تا جگر خون ما تا دل مجنون ما تا غم افزون ما کسب کند بهتری شکر که ما سوختیم سوختن آموختیم وز جگر افروختیم شیوه سامندری
من و برادرم همشهری امام رضا(ع)! هستیم؛
مشهد شهر شهادت نخستین جایی که جنابعالی بعد از پایان مذاکرات نفسگیر و تلاش شبانهروزی مذاکرت تشریف آوردید کاظم «اخوان» برادر من و شماست،
روزی که برادر خبرنگارم رفت، نمیدانست که حتی یک عکس نخواهد گرفت و خبری مخابره نخواهد کرد، چرا که خودش و همراهانش خبرساز خواهند شد.
تا امروز که 17 مرداد سال 1394 مصادف با روز خبرنگار است 33 سال گذشته که او خود خبر شده، خبرهایی که گاه شنیدنش جانمان را به لب میرساند و گاه روح افزا که خبری از نگارخبر ساز ما باز آید میگویند این همه سال گذشته است و دیگر خبری نیست.
در نگاه آنها که عادت میکنند بیخبری خوش خبری نمیشود،
بی خبری بیخبری است،
بی عملی است.
چیزی است که نتیجهاش وضعیت امروز ما است.
سالهاست داغی بر دل ما باقی است، فریادی در گلو مانده و چشمانی که از انتظار خشک شده است، آهن که نیست جان ما آخر دل است، نمیدانید بی او چه برما گذشته و میگذرد.
روز خبرنگار یاد گمشدهای است که دلمان برای دیدارش پر میزند اما با گذشت بیش از سه دهه همچنان در برزخی خبری به سر میبریم و هیچکس هنوز بهطور قطع از سرنوشت او و همرانش خبر ندارد،
در این سالها به هر مسئولی برای روشنشدن و پیگیری سرنوشت او نامه نوشتیم.
با مسئولان مختلف ملاقات کردیم، با رسانهها مصاحبه کردیم، اما هیچگاه پاسخ روشن و دقیقی با دلایل متقن و محکم دریافت نکردیم با پای خسته عمری از پی او دویدهام،
اما باید همچنان در بیم و امید زندگی کنیم تا دستی از غیب برون آید و کاری کند.
در 33 سالی که خودش یک عمر است، استخوان خرد کردیم، مو سپید کردیم.
آیا تنهایی مادری که منتظر بازگشت فرزندش هست و جان به جان آفرین تسلیم کرده را دیدهاید؟
قصه آشنا و سادهای دارد رویدادی که 33سال بهطور مستقیم ما را تحت تأثیر خود قرار داد و هنوز هم با تبعات آن درگیریم و نمیتوانیم بگوییم
۱۴.۴k
۱۷ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.