اختراع زن
اختراع زن
تاریخچه ی اختراع زن مدرن ایرانی بی شباهت به تاریخچه ی اتومبیل نیست . با این تفاوت که اتومبیل کالسکه ای بود که اول محتوایش عوض شده بود ( یعنی اسبهایش را برداشته بجای ان موتور گذاشتند) و بعد کم کم شکلش مناسب این محتوا شده بود ولی زن مدرن ایرانی اول شکلش عوض شده بود و بعد که دنبال محتوای مناسبی افتاده بود کار بیخ پیدا کرده بود . ( اختراع زن سنتی هم که بعدها به همین شیوه صورت گرفت کارش بیخ کمتری پیدا نکرد ) . اینطور بود که هر کس به تناسب امکانات و ذائقه ی سطحی از ذهنیت زن سنتی و مطالبات زن مدرن ترکیبی ساخته بود که دامنه ی تغییراتش گاه از چادر بود تا مینی ژوپ .
میخواست در همه ی تصمیم ها شریک باشد اما همه ی مسئولیت ها را از مرد می خواست .
می خواست شخصیتش در نظر دیگران جلوه کند نه جنسیتش اما با جاذبه های زنانه اش به میدان می آمد .
مینی ژوپ می بوشید تا پاهایش را به نمایش بگذارد اما اگر کسی چیزی به او میگفت از بی چشم و رویی مردم شکایت می کرد .
طالب شرکت پایاپای مرد در امور خانه بود اما در همان حال مردی را که به این اشتراک تن می داد ضعیف و بی شخصیت قلمداد می کرد .
خواستار اظهار نظر در مباحث جدی بود اما برای داشتن یک نقطه نظر جدی کوششی نمی کرد .
از زندگی زناشویی اش ناراحت بود اما نه شهامت جدا شدن داشت نه خیانت .
به برابری جنسی و ارضای متقابل اعتقاد داشت اما وقتی کار به جدایی می کشید به جوانی اش که بی خود و بی جهت پای دیگران حرام شده بود تاسف می خورد .
بی گمان زنانی هم بودند که دریکی از دو منتهاالیه این طیف ایستاده بودند.
تاریخچه ی اختراع زن مدرن ایرانی بی شباهت به تاریخچه ی اتومبیل نیست . با این تفاوت که اتومبیل کالسکه ای بود که اول محتوایش عوض شده بود ( یعنی اسبهایش را برداشته بجای ان موتور گذاشتند) و بعد کم کم شکلش مناسب این محتوا شده بود ولی زن مدرن ایرانی اول شکلش عوض شده بود و بعد که دنبال محتوای مناسبی افتاده بود کار بیخ پیدا کرده بود . ( اختراع زن سنتی هم که بعدها به همین شیوه صورت گرفت کارش بیخ کمتری پیدا نکرد ) . اینطور بود که هر کس به تناسب امکانات و ذائقه ی سطحی از ذهنیت زن سنتی و مطالبات زن مدرن ترکیبی ساخته بود که دامنه ی تغییراتش گاه از چادر بود تا مینی ژوپ .
میخواست در همه ی تصمیم ها شریک باشد اما همه ی مسئولیت ها را از مرد می خواست .
می خواست شخصیتش در نظر دیگران جلوه کند نه جنسیتش اما با جاذبه های زنانه اش به میدان می آمد .
مینی ژوپ می بوشید تا پاهایش را به نمایش بگذارد اما اگر کسی چیزی به او میگفت از بی چشم و رویی مردم شکایت می کرد .
طالب شرکت پایاپای مرد در امور خانه بود اما در همان حال مردی را که به این اشتراک تن می داد ضعیف و بی شخصیت قلمداد می کرد .
خواستار اظهار نظر در مباحث جدی بود اما برای داشتن یک نقطه نظر جدی کوششی نمی کرد .
از زندگی زناشویی اش ناراحت بود اما نه شهامت جدا شدن داشت نه خیانت .
به برابری جنسی و ارضای متقابل اعتقاد داشت اما وقتی کار به جدایی می کشید به جوانی اش که بی خود و بی جهت پای دیگران حرام شده بود تاسف می خورد .
بی گمان زنانی هم بودند که دریکی از دو منتهاالیه این طیف ایستاده بودند.
۱.۲k
۲۰ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.