اشکی بر چشم دارم مردم نمی گذارند بریزد می گویند مرد گریه
اشکی بر چشم دارم مردم نمی گذارند بریزد می گویند مرد گریه نمیکند...غمی در دل دارم نمی گذارند فریاد بزنم می گویند آزارمان می دهد...می خواهم تلافی بی معرفتی اش را در بیارورم می گویند او بی معرفت است پس معرفت تو کجا رفته ...می خواهم سیگاری روشن کنم اما همین سیگار را هم نمی گذارند می گویند غم را سیگار دود نمی کند...پس تکلیف زندگی ام چیست؟
۳.۶k
۱۲ مرداد ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.