یه روز عشقمو بردم خونه، داشتیم از هم لب میگرفتیم که یهو ب
یه روز عشقمو بردم خونه، داشتیم از هم لب میگرفتیم که یهو بابام اومد... واااای
شروع کرد به داد و بیداد کردن!
عشقمو گرفت برد تو حیاط زد زمین شیکوندش و گفت یه باردیگه تو این خونه قلیون بکشی کشتمت!!
شروع کرد به داد و بیداد کردن!
عشقمو گرفت برد تو حیاط زد زمین شیکوندش و گفت یه باردیگه تو این خونه قلیون بکشی کشتمت!!
۴.۶k
۲۶ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.