هجران
دلم گرفته و یک بغض در گلوی من است
و قاب عکس پدر باز روبروی من است
شبی که پر زد و بی بازگشت شد سفرش
شنیدم از غم و محنت که درد سوی من است
پدر به سوگ نشست و برادران گریان
ولی به بهت نشستم که بهت،خوی من است
و هجر، قصه ی تلخی است. ماجرا؛ بیداد
فرشته ای به گمانم به جستجوی من است
فرشته عشق نداند، شما چه می دانید
که آدمی است نگارم، و ماهروی من است
فراق بوسه ی تلخی است، ماجرای فراق
و اشک گرمتر از عشق و رنگ و بوی من است
وحید و آتش و امشب،طلوع کوره ی غم
سوار محمل نو شو! سفر ز کوی من است
Join my group board
, مجموعه اشعار ساسان خاکسار متخلص به وحید تویسرکانی
on Pinterest! https://pin.it/6kSkqEb
و قاب عکس پدر باز روبروی من است
شبی که پر زد و بی بازگشت شد سفرش
شنیدم از غم و محنت که درد سوی من است
پدر به سوگ نشست و برادران گریان
ولی به بهت نشستم که بهت،خوی من است
و هجر، قصه ی تلخی است. ماجرا؛ بیداد
فرشته ای به گمانم به جستجوی من است
فرشته عشق نداند، شما چه می دانید
که آدمی است نگارم، و ماهروی من است
فراق بوسه ی تلخی است، ماجرای فراق
و اشک گرمتر از عشق و رنگ و بوی من است
وحید و آتش و امشب،طلوع کوره ی غم
سوار محمل نو شو! سفر ز کوی من است
Join my group board
, مجموعه اشعار ساسان خاکسار متخلص به وحید تویسرکانی
on Pinterest! https://pin.it/6kSkqEb
۵.۴k
۲۷ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.