عاشقانه های شبنم درکنار زندگیم
یکی از همین روزها ...
دست خیالت را می گیرم،
و از این شهر لعنتی می زنم بیرون ...
با تو تا دل کویر می روم
تا قاب آسمان و چشمک پرانی ستاره ها...
تا تپش های رود
و بیکران دریا
تا جاده های مه گرفته ی شمال
تا گیسوهای پریشانِ گیسوم...
تا هر جا که عطر بودنت در
هوا معلق است
تا رسیدن به چشم هایت
به گرمیِ دستانت
تا رسیدن به تو..♥️
تا رسیدن به زندگی ...
دست خیالت را می گیرم،
و از این شهر لعنتی می زنم بیرون ...
با تو تا دل کویر می روم
تا قاب آسمان و چشمک پرانی ستاره ها...
تا تپش های رود
و بیکران دریا
تا جاده های مه گرفته ی شمال
تا گیسوهای پریشانِ گیسوم...
تا هر جا که عطر بودنت در
هوا معلق است
تا رسیدن به چشم هایت
به گرمیِ دستانت
تا رسیدن به تو..♥️
تا رسیدن به زندگی ...
۷.۸k
۱۱ مهر ۱۴۰۲