عاشقانه های شبنم
قضاوت کن مرا،عیبی ندارد،من نمیرنجم
تو که جان منی،من از دد و دشمن نمیرنجم
اگر کاهی بدی دیدی،بگو کوهی،ملالی نمیرم
تو یک خرمن عزیزی،از تو یک ارزن نمیرنجم
گل عشق منی حتی اگر آغشتهی خاری
ز نیش نشترت ای چاک پیراهن نمیرنجم
من آن سیبم که دارم در مسیرت شوق غلتیدن
اگرچه سبز سبزم هیچ از افتادن نمیرنجم
به لبخندت قسم اخم تو هم بسیار شیرینست
به رویم اخم کن ای خندهروی من نمیرنجم
کجا یک مرده از آزارها رنجیده خواهد شد؟
ببین!،من مردهی عشق توام،اصلا نمیرنجم!
تو که جان منی،من از دد و دشمن نمیرنجم
اگر کاهی بدی دیدی،بگو کوهی،ملالی نمیرم
تو یک خرمن عزیزی،از تو یک ارزن نمیرنجم
گل عشق منی حتی اگر آغشتهی خاری
ز نیش نشترت ای چاک پیراهن نمیرنجم
من آن سیبم که دارم در مسیرت شوق غلتیدن
اگرچه سبز سبزم هیچ از افتادن نمیرنجم
به لبخندت قسم اخم تو هم بسیار شیرینست
به رویم اخم کن ای خندهروی من نمیرنجم
کجا یک مرده از آزارها رنجیده خواهد شد؟
ببین!،من مردهی عشق توام،اصلا نمیرنجم!
۵.۶k
۲۶ آبان ۱۴۰۲