🌱🍒در شهر من
🌱🍒در شهر من
توتونکاران، بیمارستان زده اند
واز بس شبها
بوی کباب مشام شهرداری را
پر کرده
رنگ بندی گلها را از یاد برده
میرزا کوچک خان
به سعدی بزرگ پشت کرده
دکتر حشمت
با همه تحصیلاتش
وسط بانک ملی ایستاده
تا از صندوق عدالت
وام بگیرد
آن وقت
حاجی خانه آباد
شانه به شانه ی میکاییل
برای وزن کم کردن
به پارک قدس می رود
ببین
تاکسی ها ی زرد پل عراق
دارند
از آزادگان می گذرند🌱🍒
#گیلان_من
#رشت_زیبا
توتونکاران، بیمارستان زده اند
واز بس شبها
بوی کباب مشام شهرداری را
پر کرده
رنگ بندی گلها را از یاد برده
میرزا کوچک خان
به سعدی بزرگ پشت کرده
دکتر حشمت
با همه تحصیلاتش
وسط بانک ملی ایستاده
تا از صندوق عدالت
وام بگیرد
آن وقت
حاجی خانه آباد
شانه به شانه ی میکاییل
برای وزن کم کردن
به پارک قدس می رود
ببین
تاکسی ها ی زرد پل عراق
دارند
از آزادگان می گذرند🌱🍒
#گیلان_من
#رشت_زیبا
۱۰.۹k
۲۲ مرداد ۱۴۰۲