شاید از دوربیاید خبری
شاید از دور بیاید خبری
که کسی از سر احساس خودش می گوید
که کسی ثانیه را با نفسی می سازد...
شاید آن کس خودمم و من از ثانیه ها می گویم
ومن اینجا تنها وهوا بارانی ودلم می خواند...
قصه ای گاه به گاه
شاید از دور بیاید خبری
که زمین را نفری باور کرد,
که بیابان سخت است وزمین پا برجاست...
شاید آن خاک منم که زمان می گذرد وهوا گاه خوش است گاه شدید...
شاید آن باد منم که زمانی خبری می آرد که دلی بهر کسی می گیردو کسی بهر غمی می میردوزمان در گذر است
وچه دلتنگی خوبی دارم آن که ازاوخبری نیست مرا
شاید از دور بیاید خبری...
شاید آرامش من خواب نبود...
شاید آبی است هنوزرنگ دریای دلم
شاید این خون نکند پر که هنوزم جا هست تا ببارد باران یا بیاید مهتاب تا که آتش نزند خانه ی دل...
شاید از آب بیاید خبری وچه ابهام قشنگی است مرا...
شاید آن آب منم شاید آن باد تویی یا که مهتاب زمین را سفری خواهد داشت یا بیابان نفسی خواهد زد...
شاید از دور بیاید خبری
که کسی از سر احساس خودش می گوید
که کسی ثانیه را با نفسی می سازد...
شاید آن کس خودمم و من از ثانیه ها می گویم
ومن اینجا تنها وهوا بارانی ودلم می خواند...
قصه ای گاه به گاه
شاید از دور بیاید خبری
که زمین را نفری باور کرد,
که بیابان سخت است وزمین پا برجاست...
شاید آن خاک منم که زمان می گذرد وهوا گاه خوش است گاه شدید...
شاید آن باد منم که زمانی خبری می آرد که دلی بهر کسی می گیردو کسی بهر غمی می میردوزمان در گذر است
وچه دلتنگی خوبی دارم آن که ازاوخبری نیست مرا
شاید از دور بیاید خبری...
شاید آرامش من خواب نبود...
شاید آبی است هنوزرنگ دریای دلم
شاید این خون نکند پر که هنوزم جا هست تا ببارد باران یا بیاید مهتاب تا که آتش نزند خانه ی دل...
شاید از آب بیاید خبری وچه ابهام قشنگی است مرا...
شاید آن آب منم شاید آن باد تویی یا که مهتاب زمین را سفری خواهد داشت یا بیابان نفسی خواهد زد...
شاید از دور بیاید خبری
۲۳.۱k
۱۹ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.