به نام خداوند متعال

به نام خداوند متعال
پیشاپیش معذرت می خواهم اگر قلبتان درد گرفت...

تصاویر را خوب نگاه کنید...
گریه کردم
تپش قلب گرفتم
تنم لرزید
اما نه فقط به خاطر یکی از پسرهای دوقلو که نقش زمین شد
نه فقط به خاطر بی خبری خانم چادری از ضربه پشت سرش
نه فقط به خاطر دست و پا زدن محمد(پسر بزرگ خانواده که کنار مادرش ایستاده بود) که حتی به یکی از مردان رو انداخت برای کمک ولی او گفت حق مادرت است...
نه فقط به خاطر کنار رفتن حجاب بانوی چادری
نه فقط به خاطر اینکه زن هتاک کیف مدارک بانوی محجبه را برداشته و پرت کرده ...

اینها جای خود....
این اتفاق در ۲۹ خردادماه ۱۴۰۲ در میدان نیروی دریایی رشت، جنب مجتمع نان کاسپین و نزدیک دادگاه رخ داده...
بر اساس شنیده ها گویا این خانم که اینقدر خشن و عصبانی به بانوی محجبه حمله میکند، سوار خودرو بوده و پیامک کشف حجاب برایش می آید.
و او دور و برش را نگاه میکند برای پیدا کردن فردی که گزارش کشف حجاب را فرستاده
چشمش به بانوی محجبه می افتد و به گمان خودش می خواهد از او انتقام بگیرد که باقی ماجرا را شما می بینید

اصل ناراحتی من از افزایش چنین اتفاقاتی در شهر رشت است
پس از همسر محمد و سیدرضا و مجید و ....

از اینکه هنجارشکن ها به راحتی خلاف قانون و شرع مرتکب میشوند و طلبکار هم هستند...
از اینکه ممکن است این اتفاق برای هر بانوی محجبه ای رخ دهد
تا کی و کجا باید پیش برویم؟
قرار است چه فاجعه ای رخ دهد تا برخی به خود بیایند و برای جمع شدن این بساط اقدام کنند؟
حضرات و آقایان!
این گرداب وقاحت همه را خواهد بلعید....

نگرانم....

نگران خواهرم خواهرت خواهرامون‌..