(پست مخاطب دار)

برای...https://wisgoon.com/l.nili.l
آتریسای قشنگم
نینی مهربون و کوچولوم
ستاره درخشان آسمون ها:)

امروز روز تولد یکی هست که خیلی وقته از پیشم رفته... نمی‌دونم ولی حداقل خیالم از این بابت راحته که جاش توی بهشته.
نمی‌دونم تا حالا حسرت دیدن یا حتی صحبت کردن با یکی که دوستش دارین رو تجربه کردین یا نه
ولی من...می‌خوام اینو بگم ممکن یه شبی باشه که آخرین شبه،آخرین خداحافظیه،اخرین بغله.

آتریسای عزیزم، هیچوقت اون شبی که اومدی و بهم لقب شلوک شلوارک زاده رو دادی یادم نمیره،نینی خر من.
بچه مهربونم دوست داشتم با حس تنفر از دستت می دادم نه دلتنگی.
یادته گفتی سه شنبه شب برمی‌گردی و با هم حرف می‌زنیم،چرا اون سه شنبه شب نمیاد قشنگ من؟
گفتی قوی میمونی،گفتی میخوای دانشکده افسری بخونی،منم گفتم میتونی بیای با هم همکار شیم قرار بود منشی من بشی.
دلم برای اون موقعی که از مدرسه میومدی و کل دراما مدرسه رو با شوق و ذوق بهم میگفتی
با هم سه ماه دوست بودیم اما بدون تو قلبم هنوز هستی و دوست دارم بیام پیشت، چون تو پیشم نموندی. ای کاش تو قولتو نمی شکوندیش.
{5/10/1403}