عاشقانه
شببهشب عطرِخیالت را بهجانبو میکنم
بـا لبم بر رویِ لـبهایِ تـو جادو میکنم
گرچه بیمارم ولی با چشمهای معجزَت
درد را میبوسم و دوری زِ دارو میکنم
گر بیایی با دلی لرزیده و با اشکِ شوق
کوچهی خوشبختیام را آب و جارو میکنم
با خیال رقص مویت در دل وحشیِ باد
شعرهایم را پریشان همچو گیسو میکنم
گر نیایی،چون چراغی نیمه جانو بیرمق
در دل تنهاییام افتاده سو سو میکنم
مینشینم گوشهای با دفترِ شعر و قلم
با غمِ دلتنگیام یک گوشهای خو میکنم
بـا لبم بر رویِ لـبهایِ تـو جادو میکنم
گرچه بیمارم ولی با چشمهای معجزَت
درد را میبوسم و دوری زِ دارو میکنم
گر بیایی با دلی لرزیده و با اشکِ شوق
کوچهی خوشبختیام را آب و جارو میکنم
با خیال رقص مویت در دل وحشیِ باد
شعرهایم را پریشان همچو گیسو میکنم
گر نیایی،چون چراغی نیمه جانو بیرمق
در دل تنهاییام افتاده سو سو میکنم
مینشینم گوشهای با دفترِ شعر و قلم
با غمِ دلتنگیام یک گوشهای خو میکنم
۵.۷k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲