عاشقانه
یکرنگ تر از آئینه ها بودم من
در کشور عشق چون خدا بودم من
با اینکه صد ابلیس به دنبالم بود
پیغمبر احساس و وفا بودم من
هرگز ننمودم خطا در این راه
از هر گنهی پاک و رها بودم من
یکباره شکست جام آئینه دل
با صد تَرک از قاب جدا بودم من
پیمان وفا نوشتم و چاره نشد
در شهر بدان چه با حیا بودم من
قلب من از این قصه ی پر درد شکست
چون آئینه ی شهر جفا بود م من
در کشور عشق چون خدا بودم من
با اینکه صد ابلیس به دنبالم بود
پیغمبر احساس و وفا بودم من
هرگز ننمودم خطا در این راه
از هر گنهی پاک و رها بودم من
یکباره شکست جام آئینه دل
با صد تَرک از قاب جدا بودم من
پیمان وفا نوشتم و چاره نشد
در شهر بدان چه با حیا بودم من
قلب من از این قصه ی پر درد شکست
چون آئینه ی شهر جفا بود م من
۶.۶k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲