دلم برایت،
دلم برایت،
تنگ شده،
و من این دوری را تحمل میکنم،
به فاصله ها فکر نمیکنم،
چرا که جای نگاهت هنوز در نگاهم مانده،،
هنوز عطر دستانت را به روی دستانم،
می توانم استشمام کنم،
و عشق و احساست روی قلبم جا مانده،
هنوز می توانم تپشهای قلبت را بشمارم،
و چشمهای بی قرارت هنوز با من حرف می زنند،
پس چطور می توانم بگویم که تنهایم،
چطور بگویم که نیستی،
خودت خوب می دانی که در قلب من و در لحظه هایم جاری هستی،
برای همین است که می توانم دوریت را تحمل کنم،
صدای مهربانت را بشنوم و به انتظار تو و عشقت بمانم،
و بدان که این تنهایی پر از یاد تو و عشق تو و خاطرات قشنگمان و اشکهای گرم عاشقانه ی من است ماه زیبایم 😢😢💔💔
تنگ شده،
و من این دوری را تحمل میکنم،
به فاصله ها فکر نمیکنم،
چرا که جای نگاهت هنوز در نگاهم مانده،،
هنوز عطر دستانت را به روی دستانم،
می توانم استشمام کنم،
و عشق و احساست روی قلبم جا مانده،
هنوز می توانم تپشهای قلبت را بشمارم،
و چشمهای بی قرارت هنوز با من حرف می زنند،
پس چطور می توانم بگویم که تنهایم،
چطور بگویم که نیستی،
خودت خوب می دانی که در قلب من و در لحظه هایم جاری هستی،
برای همین است که می توانم دوریت را تحمل کنم،
صدای مهربانت را بشنوم و به انتظار تو و عشقت بمانم،
و بدان که این تنهایی پر از یاد تو و عشق تو و خاطرات قشنگمان و اشکهای گرم عاشقانه ی من است ماه زیبایم 😢😢💔💔
۴.۶k
۱۷ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.